صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشر آن در کم خبر به معنای تاییدش نیست
فعال شدن مجدد نیروهای ضدانقلاب طی هفتههای اخیر به بهانه فوت یک دختر جوان، هر چند در ظاهر علیه نظام جمهوری اسلامی است اما در اصل و اساس، علیه ایران و منافع ملی کشور است. نشانههای مختلفی برای ضدایرانی بودن اقدامات ضدانقلاب قابل احصاء است. فدا شدن برای ایران و ادعای آزادکردن ایران، هر چند این روزها به کرات در کلام و شعارهای عناصر ضدانقلاب شنیده و دیده میشود، لیکن با بررسی لایههای ضدامنیتی کنشگری این عناصر به روشنی میتوان دریافت که ایشان پیش از جمهوری اسلامی، با کلیت واحدی به نام ایران سر ستیز دارند.
تجزیه طلبان، میداندار تظاهرات خارج از کشور یکی از نشانههای واضح و گل درشت فعالیت عناصر ضدایرانی، حضور آنها در تظاهرات خارج از کشور به خصوص در مورد اخیر یعنی در برلین بود به نحوی که در این تظاهرات، پرچم اقلیم کردستان، تجزیه طلبان بلوچستان، الاحوازیه، کردها و آذریهای تجزیه طلب به وفور قابل مشاهده بود. شبکههای فارسی زبان ضدایرانی مانند ایران اینترنشنال نیز تعمدا تلاش داشتند پرچم این گروهها را به تصویر بکشند. حتی برخی خبرنگاران فعال در شبکه ایران اینترنشنال، با به اشتراک گذاشتن تصاویر مربوط به پرچم گروههای تجزیه طلب نظیر اقلیم کردستان عراق در فضای مجازی، برای این گروهها تبلیغ سیاسی کردند.
نه به «جانم فدای ایران» در رویکرد و سیاست رسانهای «ایران اینترنشنال» که تامین مالی اصلی آن با حکومت عربستان سعودی است همچنین شنیده شده که این شبکه با طرح شعارهایی نظیر «جانم فدای ایران» مخالف است چراکه چنین شعارهایی را با ایده اصلی «ایران متحد»، در تضاد و تغایر میبیند. علاوه بر فعالیت رسانهای، تجزیه طلبان در خیابانها و در جریان اغتشاشات نیز حضور پررنگی از خود بروز دادند به نحوی که طی برخورد با عناصر آشوبطلب توسط دستگاه انتظامی، اطلاعاتی و امنیتی کشور، عناصر متصل به گروههای تجزیه طلب همواره پای ثابت بازداشتها بودهاند.
درخواست برای اخراج سفرای ایران درخواست برای اخراج سفرای ایران از کشورهای مختلف، نشانه دیگری از ایرانهراسی و ایرانستیزی عناصر ضد انقلاب بود. یکی از چهرههایی که به شدت خواستار اخراج سفیران ایران شده، حامد اسماعیلیون است. اسماعیلیون که جریان اپوزیسیون تلاش زیادی دارد تا او را به عنوان رهبر میدانی تظاهرات جا بیاندازد و از او قهرمان ملی بسازد، چندی پیش طی کارزاری اینترنتی خطاب به سران کشورهای گروه 7، خواستار اخراج سفرای ایران و نمایندگان آن در سازمانهای بینالمللی واقع در این کشورها شد. این کارزار با اشاره به اعتراضات و اغتشاشات در ایران، از وزرای خارجه بریتانیا، کانادا، آمریکا، ژاپن، آلمان، فرانسه و ایتالیا درخواست کرد تا در اعتراض به رفتار ایران نسبت به معترضان، ضمن نامطلوب خواندن سفرای ایران، آنان را اخراج کند.
اتهام واهی ارسال پهپاد به روسیه یکی دیگر از نشانههای ایرانستیزی عناصر ضدانقلاب، طرح ادعای بیپایه ارسال پهپاد از طرف ایران به روسیه جهت استفاده آنها در جنگ اوکراین بود. هر چند ادعای مزبور بارها توسط مسئولین ذیربط کشورمان رد شد و حتی روسیه نیز به تکذیب آن اقدام کرد، لیکن این حربه رسانهای بهانه خوبی به دست ضدانقلاب داد تا طرحهای ایران ستیزانه خود را پیش ببرد. یکی از این طرحها، تلاش همه جانبه و فشار بر نهاد فیفا برای حذف تیم ملی فوتبال ایران از رقابتهای جام جهانی بود. از سوی دیگر ادعای ارسال تجهیزات نظامی به روسیه با هدف استفاده در جنگ اوکراین، عرصه را برای درخواست تشدید تحریمهای بینالمللی علیه ایران فراهم کرده است.
جنبش بی سر و سامان غائله به پاشده اخیر که واجد سویههای واضحی از ایران ستیزی است، در شرایطی به روزهای پایانی خود نزدیک میشود که از بیرهبری و به اصطلاح «بی سری» رنج میبرد. این غائله، رهبر مشخصی ندارد و علم کردن نفرات غریبی نظیر رضا ربع پهلوی، حامد اسماعیلیون و... نشانهای دقیق از بی سر و سامانی و بی شکلی ایران ستیزان، است. جریان اپوزیسیون به قدری در «مضیقه بیرهبری» قرار دارد که حتی توئیت اخیر رابرت مالی نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران که اعتراضات اخیر در کشورمان را «مسالمت آمیز» و با هدف «احترام به کرامت شان» خوانده بود را هم تاب نیاوردند و با حمله همه جانبه علیه این مقام آمریکایی، خواستار سوخترسانی دولت واشنگتن به آتش فتنه در ایران شدند. بی سر و سامانی اپوزیسیون صرفا در ناتوانی برای شکلیابی پشت سر یک رهبر واحد و صاحب اتوریته، خلاصه نمی شود بلکه این غائله به لحاظ مضمونی و محتوایی نیز دچار بحران است. نمیشود در عین سخن گفتن از ایران و دفاع از ایران، به شهرهترین گروههای تجزیه طلب میدان داد و نمیشود به نام دفاع از حقوق زنان، به گروههای همجنسگرا بازی داد. ایران ستیزان، بیشکل و بیهویت اند؛ آنها فقط سر و صدا دارند.