خاطره ناتمام ماندن شعر اربعین از سایه
خاطره ناتمام ماندن شعر اربعین از سایه

خاطره ناتمام ماندن شعر اربعین از سایه

تسنیم/میلاد عرفان‌پور با بازنشر خاطراتی از سایه نوشت: خبر تلخی رسید. «سایه آفتابی شعر ایران، هوشنگ ابتهاج به عالم باقی سفر کرد. در این لحظات که هنوز داغ عاشورا با ماست، این روایت از کتاب «پیر پرنیان‌اندیش» از جلو چشمم می‌گذرد:امروز هشتم محرم بود و عصر به خانه سایه رفتیم. سایه مغموم بود و از چشم‌هایش معلوم بود گریه کرده. عاطفه گفت: بازم شیطونی کردین؟سایه خندید. پرسیدم: اتفاقی افتاده؟-نه، شما می‌دونین که تلویزیون همیشه جلوم روشنه. هر کانالی هم که می‌زنم داره روضه و نوحه نشون می‌ده. من هم گوش می‌کنم و خب گریه‌ام می‌گیره. می‌شینم با اینها گریه می‌کنم.(لبخند می‌زند)پس از چند دقیقه گپ و گفت، سایه می‌گوید:سال‌ها پیش یک شعری گفتم به اسم «اربعین» که تمومش نکردم. با تعجب اصرار می‌کنم شعر را بخواند و می‌خواند:«یا حسین بن علیخون گرم تو هنوزاز زمین می‌جوشدهر کجا باغ گل سرخی هستآب از این چشمه خون می‌نوشدکربلایی است دلم»سایه آفتابی ایران! آفتاب حسین بر سر تو

همچنین ببینید

توهین جنجالی نماینده طالبان به ایران /آذری جهرمی: مردم خواستار اخراج مهاجران افغان از ایران شده اند /چرا طالبان به اجلاسیه وفاق دعوت شده است؟

توهین جنجالی نماینده طالبان به ایران /آذری جهرمی: مردم خواستار اخراج مهاجران افغان از ایران شده اند /چرا طالبان به اجلاسیه وفاق دعوت شده است؟

این سوال مطرح است که آیا اساسا طالبان قائل به وحدت اسلامی است که به این اجلاسیه وفاق دعوت شده است؟