در ایران، ممنوعیت واردات کالاهای آرایشی و بهداشتی پیامدهایی چندوجهی داشته که تاثیرات آن هم بر مصرفکنندگان و هم بر دولت و صنعت داخلی مشهود است. برای مصرفکنندگان، این محدودیتها منجر به افزایش قیمتها، کاهش دسترسی به برندهای باکیفیت خارجی و محدودیت در انتخاب شده است.
با فقدان رقابت بین محصولات داخلی و خارجی، بازار داخل با محصولات محدود و اغلب گرانتر روبهرو است که در نهایت به کاهش اعتماد مصرفکنندگان نسبت به محصولات داخلی منجر میشود. همچنین، این ممنوعیت موجب شده تا ورود غیرقانونی کالاهای قاچاق افزایش یابد؛ کالاهایی که به دلیل عدم کنترل کیفیت، خطرات بهداشتی جدی برای مصرفکنندگان به همراه دارد و از سوی دیگر، درآمدهای گمرکی و مالیاتی دولت را کاهش میدهد.
در این شرایط، تولیدکنندگان داخلی به جای استفاده از فرصت رقابت برای بهبود کیفیت، گاه به تولید انحصاری و کاهش کیفیت ترغیب میشوند، که این مسئله رشد واقعی صنعت را محدود و ارزش برندهای داخلی را تضعیف میکند. در این میان، مدلهای جدیدی چون تولید بدون کارخانه بهعنوان راهکاری برای کاهش هزینهها و استفاده بهینه از ظرفیتهای موجود مطرح شدهاند.
این رویکرد میتواند با ایجاد انعطاف در تولید و کاهش هزینهها، راهی برای رقابتپذیری برندهای داخلی در برابر کالاهای قاچاق و برندهای خارجی باشد. «موسی احمدزاده»، نایب رئیس کمیسیون اقتصاد کلان و انجمن آرایشی و بهداشتی و عطریات ایران، از «تولید بدون کارخانه» میگوید.
• با توجه به تأثیرات منفی ممنوعیت واردات کالاهای آرایشی و بهداشتی بر مصرفکنندگان، چه استراتژیهایی میتواند برای تنظیم بازار و بهبود وضعیت مصرفکننده اتخاذ شود؟
کاهش تدریجی ممنوعیت واردات و جایگزینی آن با نظام تعرفهای میتواند به بهبود وضعیت مصرفکننده و تعدیل قیمتها کمک کند. وضع تعرفههای منطقی برای برخی برندهای خارجی موجب رقابتپذیری محصولات داخلی و رسمیشدن بازار واردات میشود. این استراتژی نه تنها مانع رشد قاچاق میشود، بلکه دولت را نیز از درآمد گمرکات منتفع خواهد ساخت. همزمان، اجرای استانداردهای سختگیرانه برای واردات قانونی و نظارت دقیق بر کیفیت کالاها نیز میتواند اعتماد مصرفکننده را بازگرداند و به اصلاح بازار کمک کند. این شیوه، هم حمایت از مصرفکننده و هم تقویت تولیدکنندگان داخلی را همزمان هدف قرار میدهد.
در واقع، این راهبردها ضمن تعدیل قیمت و افزایش کیفیت در بازار، انگیزه قاچاق را به دلیل مقرون به صرفه نبودن و خطرپذیری کاهش میدهد. با فراهم آوردن دسترسی قانونی به کالاهای خارجی، رقابت برای بهبود کیفیت در بازار داخلی نیز افزایش مییابد و از سویی دیگر، نیاز به واردات غیرقانونی و قاچاق تا حد زیادی مرتفع میشود. دولت میتواند با مشارکت فعال بخش خصوصی در تنظیم سیاستهای تعرفهای، بازاری متعادل و پایدار را به نفع مصرفکنندگان و تولیدکنندگان ایجاد کند.
• آیا ممنوعیت واردات به تقویت تولید داخلی منجر شده یا چالشهای دیگری را برای این بخش به همراه داشته است؟
ممنوعیت واردات، در عمل نتوانسته به تقویت جدی تولید داخلی منجر شود و حتی در برخی موارد، به کاهش انگیزه تولیدکنندگان برای ارتقای کیفیت و کاهش قیمتها انجامیده است. نبود رقابت خارجی سبب شده که برخی تولیدکنندگان به دلیل نداشتن رقیب خارجی، تمایل کمتری به ارتقای استانداردهای خود داشته باشند. در نتیجه، محصولات داخلی قادر به رقابت با کالاهای قاچاق یا مشابه خارجی نیستند و این مسئله به کاهش رضایت مصرفکنندگان منجر شده است. برای ایجاد فضای رقابتی واقعی، لازم است که دولت با ارائه تسهیلات مالی و کاهش بروکراسی، به تقویت توان رقابتی تولیدکنندگان داخلی بپردازد.
علاوه بر این، دولت باید با سیاستهای حمایتی هوشمندانه به تولیدکنندگان داخلی انگیزه بدهد که به ارتقای فناوری و استفاده از نوآوریهای تولیدی بپردازند. همچنین کاهش هزینههای جانبی تولید، مانند تسهیل دسترسی به مواد اولیه و کاهش مالیاتهای غیرضروری، میتواند به تولیدکنندگان امکان دهد که محصولات باکیفیتتری تولید کنند و با قیمتهای رقابتیتری در بازار عرضه کنند. این راهکارها میتواند به رشد پایدار صنعت داخلی منجر شده و مصرفکنندگان را به انتخاب محصولات داخلی ترغیب کند.
• با توجه به اینکه تولیدکنندگان داخلی برای پاسخ به نیازهای مصرفکنندگان نسل جدید با چالشهای فراوانی روبرو هستند، چگونه میتوان استراتژیهای رقابتی برای جذب این قشر تدوین کرد؟
برای جلب توجه نسل جوان که مصرفکنندهای آگاه و متأثر از شبکههای اجتماعی است، تولیدکنندگان داخلی باید به طراحی استراتژیهای بازاریابی دیجیتال و آنلاین توجه کنند. این استراتژیها میتوانند شامل بهکارگیری تبلیغات دیجیتال، حضور مؤثر در شبکههای اجتماعی، و تقویت هویت برند با توجه به ترجیحات اجتماعی و محیطزیستی نسل جدید باشد. همچنین، طراحی و بستهبندی جذاب که با سلایق نسل جدید همخوانی داشته باشد، میتواند به جذب این قشر از مصرفکنندگان کمک شایانی کند.
علاوه بر این، برندهای داخلی میتوانند با بهرهگیری از عناصر فرهنگی و بومی، حس تعلق و اعتماد مصرفکنندگان نسل جدید را به خود جلب کنند. در این راستا، استفاده از مواد اولیه با کیفیت بالا، توجه به شفافیت در تولید و مسئولیت اجتماعی برند میتواند مؤثر باشد. این اقدامات نه تنها به جذب نسل جدید کمک میکند، بلکه در بلندمدت میتواند برند داخلی را بهعنوان انتخابی پایدار و مورد اعتماد در بازار مطرح سازد و به کاهش وابستگی به برندهای خارجی منجر شود.
• با توجه به موفقیت مدل تولید بدون کارخانه در کشورهای مختلف، چگونه میتوان از این مدل برای ارتقای صنعت آرایشی و بهداشتی ایران استفاده کرد؟
مدل تولید بدون کارخانه به تولیدکنندگان اجازه میدهد که بدون نیاز به سرمایهگذاری سنگین در زیرساختهای تولیدی، از ظرفیتهای خالی و تجهیزات کارخانجات موجود استفاده کنند. این روش به کاهش هزینههای ثابت تولید کمک کرده و به تولیدکنندگان اجازه میدهد که سرمایه بیشتری را به توسعه محصولات جدید، بهبود کیفیت و بازاریابی اختصاص دهند. در ایران، این مدل میتواند به ویژه برای کسبوکارهای کوچک و متوسط که بودجه محدودی دارند، فرصتی برای رقابت در بازار فراهم آورد.
علاوه بر آن، تولیدکنندگان داخلی میتوانند از این مدل برای تقویت همکاریهای مشترک و ایجاد کنسرسیومهایی بهره بگیرند که به آنها امکان میدهد ضمن کاهش هزینههای عملیاتی، دسترسی به بازارهای منطقهای و حتی بینالمللی را داشته باشند. در این راستا، با استفاده از مدل تولید بدون کارخانه، میتوان شرایطی را ایجاد کرد که تولیدکنندگان داخلی بدون نیاز به سرمایهگذاری مستقیم، بتوانند جایگاه خود را در بازار آرایشی و بهداشتی منطقهای تقویت کنند و ارزش افزوده بیشتری برای اقتصاد ملی به ارمغان آورند.
• تجربه کشورهایی مثل فرانسه و ایتالیا نشان داده که حمایت هوشمندانه از تولید داخلی چگونه میتواند به توسعه صنعت منجر شود. چه اقداماتی در ایران میتواند به توسعه پایدار این صنعت کمک کند؟
یکی از اقدامات مؤثر برای رشد صنعت آرایشی و بهداشتی در ایران، بهرهگیری از سیاستهای حمایتی هوشمندانه از قبیل ارائه مشوقهای مالیاتی، تسهیل بروکراسیهای اداری و حمایت از تحقیق و توسعه است. این سیاستها به تولیدکنندگان اجازه میدهند که با استفاده از فناوریهای نوین و بهبود کیفیت محصولات، جایگاه خود را در بازار داخلی و خارجی تثبیت کنند. این امر نه تنها به رشد اقتصادی منجر میشود بلکه زمینهساز رقابتپذیری بیشتر و تقویت صادرات نیز خواهد بود.
افزون بر این، دولت میتواند با شناسایی و حمایت از برندهای داخلی که پتانسیل صادراتی دارند، آنها را به سمت تولیدات صادراتمحور سوق دهد و به حضور آنها در بازارهای بینالمللی کمک کند. این حمایتها شامل تأمین اعتبار برای ورود به بازارهای جدید، حضور در نمایشگاههای بینالمللی، و ایجاد شبکههای توزیع در خارج از کشور است.