گفت و گو با خانم دکورد دار به بهانه بازنشستگی اش
گفت و گو با خانم دکورد دار به بهانه بازنشستگی اش

گفت و گو با خانم دکورد دار به بهانه بازنشستگی اش

اعتماد/ خداحافظی یکی از موفق ترین ورزشکاران دوومیدانی ایران در سال های گذشته قطعا خبر خوبی برای این رشته نیست و با اینکه به قول شاعر «رفتن همیشه پر غمه» اما فضای مصاحبه با «سپیده توکلی» به مناسبت بازنشستگی اش اصلا غم انگیز نشد. خودش می گوید به آنچه می خواسته رسیده و مطمئن است همه تلاشش را در مدت ۱۵ سال فعالیت حرفه ای کرده و حالا هم در اوج خداحافظی می کند. البته توکلی از مشکلات و موانعی که سر راهش بود و هست گلایه کرد همچنین از مراسم غریبانه خداحافظی اش ولی خیلی وارد این مسائل نشد. انگار که «گر هم گله ای هست دگر حوصله ای نیست». به هر حال سپیده توکلی رکورددار ۳ رشته دوومیدانی زنان ایران و کسی که بارها رکوردهای مواد مختلف دوومیدانی را در ایران جابه جا کرده و صاحب چندین مدال آسیایی و بین المللی و داخلی شده در ۳۱ سالگی اعلام بازنشستگی کرده و جا را برای جوان ترها خالی. او که به نوعی تبدیل به نماد خواستن و توانستن در جامعه زنان ایران شده می گوید، ترجیح داده خودش برای خودش تصمیم بگیرد عوض اینکه اجازه بدهد دیگران این کار را بکنند. تنها حسرتی که در پایان برای او مانده این است که می دانست می توانست موفق تر باشد اما نشد.چه شد که تصمیم گرفتید، خداحافظی کنید؟سوال سختی است و خودم هم دقیقا جوابش را نمی دانم (باخنده) حقیقتش چیز خاصی نشد. با خودم فکر کردم در این ۱۵ سال به هر چه که می خواستم رسیدم و حداقل این را می دانم که همه تلاشم را کردم تا به بالاترین چیزی که می خواستم برسم. حالا اگر اتفاقات بدی رخ داده، برمی گردد به محدودیت ها و موانعی که سر راهم بوده. فکر کردم تا اینجای کار و بعد از ۱۵ سال دیگر بس است و بهتر است، عرصه را کمی به جوان ترها واگذار کنم.قرار بود در پایان مسابقات لیگ برای شما مراسم خداحافظی از طرف فدراسیون برگزار شود اما این اتفاق نیفتاد.بله، من از ۱۰ روز قبل با فدراسیون هماهنگ کردم و گفتم قصد دارم خداحافظی کنم و آنها هم گفتند مشکلی نیست و در مراسم اهدای کاپ مسابقات قهرمانی لیگ از شما تقدیر به عمل می آید. یعنی همه چیز هماهنگ شده بود. ولی اوضاع جور دیگری پیش رفت. من ۱۵ سال زحمت کشیدم برای تیم ملی و به نوعی افتخارآفرینی کردم اما ۱۵ثانیه به من وقت داده نشد که حرفم را بزنم. کل مراسم خداحافظی من ۱۵ثانیه طول کشید. یعنی آنقدری طول کشید که اسم مرا خواندند و من از جایگاه تماشاچی ها بلند شدم و رفتم تا رسیدم بالا تمام شد. بعدش گفتند خب سرپرست بقیه تیم ها بیایند جوایزشان را بگیرند.چرا چنین اتفاقی رخ داد؟من هم نمی دانم. به آنها گفته بودم دوستانم و خانواده ام دارند می آیند. قرار بود گل بدهند. حتی خانواده ام نرسید تا جایگاه بیاید و به من گل بدهد و مراسم تمام شد! علتش را واقعا نمی دانم چیست. یعنی فکر می کنم اگر خودم در اینستاگرامم خداحافظی می کردم خیلی محترمانه تر بود تا اینکه این اتفاقات رخ بدهد.با توجه به سن و سال شما و سطح رقبای داخلی فکر نمی کنید برای خداحافظی کمی زود بود؟بله، می توانستم ادامه دهم ولی در صورتی که شرایطش را داشته باشم. من دو سال است که مربی ندارم. نه کسی ناراحت است که من مربی ندارم و نه برای کسی مهم است. نه کسی پیگیر امکانات برایم است که بخواهم برگردم. یعنی اگر بخواهم برگردم هم یک سری امکانات و شرایط لازم دارم که می دانم مهیا شدنش خیلی ساده نیست. حقیقتش دیگر کشش و توان این را ندارم که بخواهم بروم بجنگم و بحث کنم. حس می کنم الان جایگاهم طوری است که اگر بخواهم بروم بگویم فلان چیز را به من بدهید یا فلان کار را برایم بکنید به نوعی توهین به خودم است. ترجیح دادم احترام خودم را حفظ و خداحافظی کنم.پس تصمیم شما برای خداحافظی صددرصد ورزشی نبود؟نه ورزشی نبود از این جهت که نباید فکر کنید من دیگر نمی توانستم. همین الان تمرین کنم سال بعد می توانم رکورد ایران را بزنم ولی به شرطی که شرایط مهیا باشد و می دانم این شرایط دیگر مهیا نخواهد شد. واقعا امروز به جایگاهی رسیدم که حس می کنم، ارزش آرامشم خیلی بیشتر از این چیزهاست که بخواهم خودم را درگیر کنم. در سال های اخیر خیلی اذیت شدم واقعا.فکر می کنم شما هم مثل اکثر ورزشکاران رشته دوومیدانی در دوران مدیریت آقای کیهانی خیلی به مشکل برخوردید.متاسفانه بله، از بدشانسی من اوج دوران ورزشی ام خورد به دوران ریاست آقای کیهانی. من ۴ مدال آسیایی گرفتم در آن دوران و ۶، ۷ بار رکورد ایران را جابه جا کردم اما دریغ از اینکه یک برگه خالی تقدیرنامه دست من بدهند و تشکر کنند. همیشه هم در هر مسابقه ای تا لحظه آخر استرس این را می کشیدم که اعزام می شوم؟ آیا مربی ام هم همراهم اعزام می شود؟ آیا اصلا مربی دارم؟ من تا رسیدن به این سن یک سری دستاوردها به دست آوردم و دیگر نمی خواهم برای داشتن همان چیزهایی که زمانی به دست آوردم دوباره تلاش کنم و بجنگم. قبلا انگیزه داشتم که به نداشته هایم برسم ولی برای تکرار آن دوست ندارم همان طور بجنگم و اعصاب خودم را خرد کنم. ترجیح دادم در اوج خداحافظی کنم (با خنده).بهتر نبود با توجه به انتخابات پیش روی فدراسیون منتظر می ماندید؟ شاید شرایط عوض می شد.خیلی به این موضوع فکر کردم و خودم هم تصمیمم بر این بود که بعد از انتخابات خداحافظی کنم اما باز هم یک سری چیزها دیدم در چند ماه اخیر که حس کردم شاید دیگر برای من چیزی تغییر نکند. پس تصمیم گرفتم معطل نکنم و اجازه بدهم هر چه سریع تر این اتفاق بیفتد. وقتی آخرین مسابقه ام را دادم، خداحافظی کردم. یعنی ترجیح دادم خودم برای خودم تصمیم بگیرم تا اینکه بخواهم بایستم تا دیگران برایم تصمیم بگیرند.دوران ورزشی خود را چطور ارزیابی می کنید؟قطعا که برای هر ورزشکاری دوران ورزشی دوران خوشی است. این طور نیست که همیشه یک نفر ناخوش باشد. همه اتفاقات از برد و باخت گرفته تا سایر اتفاقات دست به دست هم می دهند تا یک خاطره خوب برای آدم بماند. در همه این سال ها توانستم بیش از ۲۰ بار رکورد ایران را جابه جا کنم در ۳ ماده. هرکدام از اینها جزو بهترین خاطراتم است. از رکورد اولی که به ثبت رساندم تا آخرین رکورد. هر مدالی که به دست آوردم و حتی هر باختی که تجربه کردم. شاید همه بازی های آسیایی اینچئون را برای من یک شکست بزرگ بدانند ولی من آن بازی ها را آنقدر جزو خاطرات خوبم می دانم که بدی هایش به چشمم نمی آید. باخت ها هم برایم خاطره شد. چون من همیشه دختری بودم که جنگیدم و از حقم دفاع و تمام تلاشم را کردم تا به آنچه می خواهم برسم.فکر می کنید رکوردهایی که از شما به جا مانده کی شکسته می شود؟پیش بینی اش سخت است. در دوومیدانی این طور نیست که بتوانم بگویم در حال حاضر مثلا ایکس یا ایگرگی وجود دارد و ما اگر روی اینها کار کنیم، رکوردها را می شکنند. اینها در رشته ما اصلا ملاک نیست. واقعا ممکن است سال دیگر کسی بیاید و در اولین حضورش همه رکوردهای مرا بزند. همه چیز برمی گردد به اینکه استعداد طرف چگونه است و چقدر می تواند در شرایط خوب و مناسب قرار بگیرد. هم استعداد لازم است و هم باید مربی و شرایط امکاناتش خوب باشد. در هفت و پنج گانه که واقعا فاصله خیلی زیاد است بین رکورد من و در پرش هم به همین شکل و گمان می کنم تا ۵ یا ۶ سال آینده حداقل کسی نتواند رکوردم را بشکند.برخی ورزشکاران مثل فوتبالیست ها می گویند خوشحال می شوند رکوردشان شکسته شود. شما هم خوشحال می شوید؟نمی دانم (با خنده)! فکر نمی کنم کسی از اینکه رکوردش شکسته شود، خوشحال شود. البته بستگی به شرایط زمانی و مکانی اش دارد. شاید در حال حاضر خوشحال نشوم ولی دو سال دیگر هیچ فرقی به حالم نکند.بزرگ ترین حسرت دوران ورزشی شما چیست؟اینکه می دانستم، می توانم مدال بازی های آسیایی بگیرم و تا یک قدمی اش رفتم و در نهایت اتفاق نیفتاد. می خواستم سال ۲۰۱۸ جبران کنم و واقعا یک سال و نیم برایش تلاش کردم ولی آنقدر سختی و مشکلات سر راهم قرار گرفت که دیگر آن حسرت هم از حسرت بودنش خارج شد. دیدم تنهایی نمی توانم کار را پیش ببرم و به نوعی با شرایط کنار آمدم.بزرگ ترین موفقیت تان چه بود؟از نظر خودم قهرمان آسیا شدن بزرگ ترین موفقیتم بود.آیا ۱۵ سال ورزش حرفه ای و این همه موفقیت آن قدر برای شما آورده مالی داشته که دغدغه نداشته باشید؟قطعا نه، چون که دوومیدانی چه در بخش آقایان و چه در بخش زنان آن قدر قراردادهای پایینی دارد و هزینه های تمرینش بالاست که مجبور می شویم یک چیزی هم از جیب خودمان روی مبلغ قراردادها بگذاریم تا هزینه های مان صاف شود. از لباس و کفش تخصصی تا مکمل و هر چیز دیگری. قبل از آمدن آقای کیهانی ما از فدراسیون حقوق می گرفتیم و هزینه مکمل و کفش و لباس را از فدراسیون دریافت می کردیم ولی بعد از آمدن ایشان همه چیز کنسل شد و از طرف دیگر در مملکت همه چیز به سمت گرانی رفت. البته جا دارد بگویم در یکی، دو سال اخیر شرایط قراردادی نسبت به سال قبل بهتر شده ولی باز هم اصلا قابل قیاس با هیچ رشته ورزشی نیست و خیلی پایین است.زمانی که شما ورزش حرفه ای را آغاز کردید ورزش زنان داشت بال و پر می گرفت. از شروع تان بگویید.اولین مسابقه ملی رسمی ام سال ۸۴ و بازی های کشورهای اسلامی بود که توسط خانم فائزه هاشمی برگزار شد در ایران. فکر می کنم آن مسابقات یکی از بزرگ ترین تورنمنت هایی بود که در بخش زنان برگزار شد. بعد از آن ما جزو اولین نفراتی بودیم که به مسابقات بین المللی برون مرزی رفتیم. نمی گویم اولین نفرات ولی جزو اولین ها بودیم. ما اعزام شدیم و با پوشش اسلامی بودیم. روزهای اول فکر می کردیم فقط اعزام شویم و تجربه کسب کنیم. ولی بعدها کم کم توانستیم این باور را در خودمان تقویت کنیم که می توانیم پا به پای زنان دیگر کشورها فعالیت و حتی مدال کسب کنیم. این اتفاق هم رخ داد و ما در چند سال گذشته در هر مسابقه ای رفتیم، مدال گرفتیم. امیدوارم با کنار رفتن ماها از جمله خانم رجبی که ۳ سال قبل رفتند و البته جای شان را کسی نتوانسته پر کند بقیه در مسابقات بین المللی باز هم مدال کسب کنند یعنی مجبور نباشیم برویم از صفر شروع کنیم. استعدادهای خوبی آمده اند و امیدوارم از آنها حمایت شود و این بودن شان طولانی شود. در مورد خودم می دانم ۱۵سال مداوم ورزش کردم و هر سال نسبت به سال قبلم رکورد بهتری زدم. ولی الان می بینم عمر ورزش قهرمانی جوانان و نوجوانان کوتاه شده. اینها می آیند در سنین پایین رکورد می زنند و مدال آسیایی جوانان و نوجوانان می گیرند ولی در بزرگسالی دیگر آنها را نمی بینیم.این همه سال مسابقه و تمرین و در اردو بودن به زندگی شخصی شما لطمه ای وارد نکرد؟راستش را بخواهید نه. من همیشه خانواده ای داشتم که همه جوره از من حمایت کردند. همزمان با ورزشم درسم را خواندم و همان طور که در ورزش سعی کردم به بالاترین سطح برسم در تحصیل هم همین طور بودم و دکترای مدیریت ورزش دارم. فکر نمی کنم جایی چیزی کم گذاشته باشم. ازدواج هم کرده ام. از بچگی عادت داشتم چند تا کار را با هم انجام دهم. شاید هفت گانه کار بودنم هم به همین مربوط باشد.زن بودن و همزمان ورزشکار حرفه ای بودن در ایران کار سختی است. همیشه مسائلی در جامعه وجود دارد که خودتان بهتر می دانید. شما چطور با مشکلات کنار آمدید؟خودم به شخصه با چنین مشکلاتی مواجه نشدم اما به خوبی می دانم که هزاران هزار زن در ایران هستند که با چنین مشکلاتی روبه رو هستند. به خصوص توی شهرستان ها ممکن است بیشتر باشد. این جمله که گفته می شود اگر زنی بخواهد راه موفقیت را طی کند هزاران تفاوت دارد با اینکه یک مرد بخواهد آن را طی کند. این هم هست ولی فکر می کنم خانواده مهم ترین رکن پیشرفت یک ورزشکار دختر می تواند باشد.اگر به عقب برگردید باز هم ورزش و باز هم همین رشته را انتخاب می کنید؟همیشه این برای خودم هم سوال بوده. چون من تکواندو و دوومیدانی کار می کردم و بین اینها دوومیدانی را انتخاب کردم. واقعا علاقه دارم به این رشته ولی می دانم اگر می رفتم تکواندو مدال های درخشان تری می توانستم به دست آورم. می دانید که در دوومیدانی رقابت خیلی سخت تر است به خصوص نسبت آسیا به اروپا و جهان.یعنی از جایی به بعد تکواندو را کاملا تعطیل کردید؟بله از ۱۳سالگی تا ۱۷- ۱۶ سالگی همزمان هم تکواندو کار می کردم هم سوپرلیگ والیبال بازی می کردم و هم دوومیدانی انجام می دادم. از ۱۸سالگی تصمیم گرفتم که از بین اینها روی یکی تمرکز کنم.شما جزو ورزشکاران پرمخاطب اینستاگرام هستید ولی باز هم نه در حد شاخ های مجازی. فکر می کنید آن قدری که تلاش کردید، دیده شدید؟حقیقتش من فعالیت هایم را برای اینکه دیده شوم، انجام نمی دهم. یعنی بیشتر برای دل خودم انجام می دهم. باید بگویم کم هم حمایت نشدم از جانب مردم. من همیشه آن قسمت مثبت فضای مجازی را می بینم که مردم چقدر دوست دارند و دنبال می کنند. خیلی تعدادش برایم مهم نیست که حالا ۵۰ هزار نفر دوست دارند یا ۵ هزار نفر یا ۵ نفر. ولی همین که دوست دارند و حمایت می کنند برایم دید مثبت ایجاد کرده و خیلی خوب بوده است.امکان بازگشت شما وجود دارد؟خیر!برنامه تان بعد از دوران قهرمانی چیست؟دو سالی است که دیگر مثل سابق تمرین دوومیدانی نمی کنم ولی همیشه ورزش کرده ام و تمریناتم را داشته ام و در مسابقات هم شرکت کرده ام و مدال هم گرفتم. از الان به بعد هم همان روال را ادامه می دهم فقط دیگر در مسابقه شرکت نمی کنم. من هم سرمربی تیم دانشگاه آزاد در لیگ هستم و امسال برای ششمین سال این کار را انجام دادم و هم مربی خصوصی. قطعا هم دوست دارم تجربیاتی را که کسب کردم چه در بخش اجرایی و مدیریتی و چه در بخش مربیگری در اختیار بقیه دخترها بگذارم تا بتوانند پیشرفت کنند. واقعا از ته دلم می گویم دوست دارم همه دختران دوومیدانی پیشرفت کنند و به بالاترین جایگاه ها برسند.به دختران جوانی که تازه وارد ورزش حرفه ای می شوند چه توصیه ای می کنید؟اول از همه چیزی که خیلی می بینم و ناراحتم می کند، این است هر کسی که وارد ورزش می شود و در هر رشته ای می خواهد یک شبه ره صد ساله برود. الان با هرکس اولین مصاحبه را می کنند، می گوید می خواهم طلای المپیک بگیرم. درست است که باید هدف بزرگ باشد ولی باید قابل دسترس هم باشد. یعنی باید اول قهرمان ایران بشویم، بعد آسیا، بعد جهان و بعد المپیک. دیگر اینکه هدف خیلی بزرگ وقتی به آن نمی رسند باعث دلسردی خودشان می شود. کمی صبر داشته باشند و با صبوری ورزش کنند و تلاش کنند هر روز از خود دیروزشان بهتر باشند.با مشکلات چطور کنار بیایند؟به راحتی (با خنده). اگر هدف داشته باشند و برایش تلاش کنند هر طور شده سعی می کنند آن مشکل را کنار بگذارند و از آن عبور کنند.

به پیج اینستاگرامی «کم خبر» بپیوندیدinstagram.com/akharinkhabar

همچنین ببینید

نارضایتی کارگران در بوشهر از نحوه پرداخت حقوق

نارضایتی کارگران در بوشهر از نحوه پرداخت حقوق

ایلنا : یک منبع کارگری در شرکت صنعتی دریایی ایران (صدرا) گفت: نزدیک به ۲ هزار کارگر پیمانکاری و ۶۸۰ کارگر قرارداد مستقیم شرکت صنعتی دریایی ایران (صدرا) در استان بوشهر هستیم که هر ماه کارفرما حقوق‌مان را در چند قسط واریز می‌کند که این موضوع مشکلات زیادی را برای ما که حداقل‌بگیر هستیم، بوجود آورده است.