شرق/متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشر آن در کم خبر به معنای تاییدش نیست
احمد وخشیته/ گفته میشود آندره کوزیروف، نخستین وزیر خارجه روسیه، پیام شفاهی دولت نوپای بوریس یلنسین را به غرب برد تا نهتنها تنشزدایی پس از جنگ سرد، بلکه گسترش روابط با ناتو را جستوجو کند. اکنون سه دهه از فروپاشی شوروی میگذرد، اما در این میان روابط روسیه با غرب همواره با پیچیدگیها و تناقضهای فراوانی روبهرو بوده است. هرچند مسکو پس از فروپاشی به شورای همکاری آتلانتیک شمالی پیوست و در گامی مثبتتر طرفین در ۲۷ ماه می ۱۹۷۷ اقدام به تشکیل شورای مشترک ناتو-روسیه با تأکید بر چالشهای امنیتی کردند، اما این روابط دچار فراز و فرودهای بسیاری بود و نهایتا اگرچه در زمان دیمیتری مدودف با پیشرفتهای خوبی همراه بود، اما تضاد منافع در بحران اوکراین در سال ۲۰۱۴ این همکاریها را به بنبست کشاند و از پاییز ۲۰۲۱ اصطکاکها تا سطحی افزایش یافت که برخی از احتمال رویارویی نظامی میان آنها سخن به میان آوردند.
برایند دو گفتوگوی انجامشده در دسامبر ۲۰۲۱ میان پوتین و بایدن نشان میدهد مقامات کاخ سفید و کرملین، مسر عبور از بحران را مذاکره میدانند و از همین رو هفته گذشته شاهد آغاز دو خط جداگانه از گفتوگوها میان روسیه با غرب بودیم. از یک سو دهم ژانویه سرگئی ریابکوف و وندی شرمن فرمت مذاکرات روسیه-آمریکا را در ژنو آغاز کردند که به نظر میرسد دستاوردهای مطلوبی را به همراه داشت و طرفین مسائل پیشرو را در دو سطح دستهبندی کردند؛ موضوعاتی که تضاد منافع وجود دارد و قابلیت همکاری در آنها یافت نمیشود و مسائلی که طرفین میتوانند با مذاکره، منافع مشترکی را در آن تعریف کنند و به یک همگرایی دست یابند. در اینجا میتوان گفت مهمترین دستاورد این بود که آنها درباره آینده گفتوگو و مذاکره کردند که بدون شک حضور دو دیپلمات بسیار خبره و واقعگرا همچون ریابکوف و شرمن در شکلگیری نوری در تاریکی بیتأثیر نبود.
اما از سوی دیگر مذاکرات در خط روسیه–ناتو که دو روز بعد در دوازدهم ژانویه در بروکسل شکل گرفت، این مسیر پیچیده را بسیار دشوار کرد و آنچه پس از آن ظهور کرد تنها تضاد منافع بود که در قالب تهدید پررنگ شد تا واکنش طرفین را به دنبال داشته باشد و حتی گفتوگوهای خط روسی–آمریکایی را نیز تحت تأثیر قرار دهد. در این میان برخی نمایندگان کنگره آمریکا نیز پیشنویسی ارائه کردند تا به موجب آن رئیسجمهوری روسیه، وزیر خارجه، وزیر دفاع، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و... تحریم شوند؛ موضوعی که واکنش سخنگوی کرملین را به دنبال داشت که اگر طرف آمریکایی چنین مسیری را جستوجو میکند، بهتر است کلا قطع رابطه کند.اما به نظر میرسد که اتفاقا این به معنای بغرنجشدن مذاکرات نیست، بلکه طرف آمریکایی میخواهد به اهرم فشاری برای دستیابی به منافع حداکثری در مذاکرات با طرف روسی دست یابد و از همین رو درصدد است طرف مقابل را با اهرمهای زمان و تحریم در فشار قرار دهد. در واقع این یک نکته مثبت است؛ چراکه نشان میدهد واشنگتن به دنبال گفتوگو است نه منازعه. این رویکرد را میتوان از سوی طرف روسی نیز مشاهده کرد؛ آنجایی که سرگئی لاوروف برای ادامه مذاکرات دو شرط گذاشته و یک هفته به طرف آمریکایی فرصت داده است.
در این مذاکرات اما چند ملاحظه وجود دارد:• در حالت خوشبینانه ما فقط میتوانیم شاهد کاهش تنشهای روسیه با غرب در طیفی از موضوعات با محوریت اوکراین باشیم و نمیتوان انتظار داشت که روابط کرملین با ناتو و آمریکا به روزهای اوج همگرایی برسد که شاید در آن ایام، رؤیای ایجاد یک غرب واحد را در سر داشتند.• اگرچه امروز تقابل روسیه با غرب بسیار پررنگ شده است، اما در نظم جهانی رویارویی چین با آمریکا به صورت بالقوه شدت بیشتری دارد و به نظر میرسد روسیه عجلهای برای برداشتن گام اول در تقابل با غرب نداشته باشد؛ چراکه انتظار میرود در صورت تقابل آمریکا با چین بتواند از امتیازاتی در گفتوگو با طرف غربی برخوردار شود.• موضوعات گستردهای نظیر مقابله با تروریسم جهانی، کرونا، مهاجرت، قطب شمال، پروژه نورد استریم ۲ و... وجود دارد که همکاریهایی میان مسکو با غرب را فراهم کند؛ از اینرو گمان میرود هر یک از طرفین برای حفظ منافع حداکثری خویش در دیگر حوزهها، یک گام درخصوص اوکراین عقب بگذارند که بحران در این منطقه کنترل شود و در زمان حال به یک پیروزی تاکتیکی برد-برد دست یابند.• هر یک از طرفین اراده سیاسی برای گفتوگو به منظور کاهش تنش دارند، اما در این میان مهم است که در مسیر هیجانی زلنسکی که به دنبال یک بحران کنترلشده کوچک برای پیروزی در دور بعدی انتخابات است، قرار نگیرند.