آرمان ملی/متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و بازنشر آن در کم خبر به معنای تاییدش نیست
علیرضا پورحسین/ تقابل ایران، آمریکا و روسیه مشخصا یکی از پرتنشترین مثلـــــثهای سالهای اخیر در عرصــــه بینالملل بوده و به همین علت تنظیم روابط بین هر کدام از این کشورها میتواند تاثیر زیادی بر معادلات بینالمللی داشته باشد. امری که در سالهای اخیر همواره از سوی ایران با چالشهایی مواجه بوده و در این برهه از زمان که رئیسجمهوری ایران به روسیه سفر کرده است، همچنان با اما و اگرهایی مواجه است و شاید حتی مسیر عبور سختی در تغییر رویه در این زمینه باشد. در راستای بررسی این مساله «آرمانملی» گفتوگویی با امیرعلی ابوالفتح، تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل داشته است که در ادامه میخوانید.
اساسا با توجه به تقابلهای آمریکا و روسیه در عرصه بینالملل، ایران سیاست خارجی خود در قبال این دو کشور را به درستی ترسیم کرده است؟سیاست ایران در سالهای اخیر گسترش روابط با تمام کشورها بوده و صرفا در این زمینه رژیم صهیونیستی را مستثنی کرده است. وقتی گفته میشود که همه کشورها یعنی ایالات متحده نیز میتواند جزو آن باشد. باید توجه داشت که مشکلاتی که در سالهای اخیر میان ایران و ایالاتمتحده وجود داشته است بیشتر منشا آنها آمریکا بوده و دشمنیها و کارشکنیها مشخصا از طرف تهران نیست. فارغ از جنگ لفظی مسئولین دو کشور در سالهای اخیر که تحت عنوان شیطان بزرگ و حامی تروریست مطرح میشود، ایران بارها حسننیت خود را نشان داده و قدمهایی برای کاهش تنشها برداشته اما به آن اندازه که انتظار داشته است، پاسخی دریافت نکرده است. به صورت مشخص پس از سقوط طالبان در افغانستان در اوایل قرن بیست و یکم، بوش ایران را محور شرارت خواند و خصومت با ایران را بیشتر کرد. در ادامه نیز شاهد بودیم که پس از مذاکرات فراوان و امضای برجام، دونالد ترامپ از برجام خارج شد و دولت کنونی نیز با وجود اینکه ایران عنوان میکند به تعهدات هستهای خود پایبند خواهد بود، هنوز به برجام برنگشته است. بنابراین اختلافات میان ایران و آمریکا بیشتر ناشی از رفتار آمریکاست. به همین علت ایران سعی میکند بهواسطه این دشمنی یک توازن در سیاست خارجی خود ایجاد کند و به همین علت همکاریهای خود با روسیه را بیشتر کرده است. در ابتدای انقلاب اسلامی شعار نه شرقی و نه غربی مطرح شد اما این به آن معنا نیست که نباید با کشورها مراوده داشت. اینکه امروز روابط ایران و غرب با چالشهایی مواجه شده است مشخصا علت آن آمریکاست. به این دلیل که ما شاهد بودیم که اروپا همکاری خوبی را با ایران آغاز کرده بود و سرمایهگذاریها و مراودات به خوبی پیش میرفت. حتی شرکتهای آمریکایی از طریق دفاتر بینالمللی خود نیز از بازار ایران منتفع میشدند اما این دولت آمریکا بود که این وضعیت را برهم زد. باید توجه داشت که روابط ایران و روسیه خیلی هم گرم نیست.
گرم نبودن روابط ایران و روسیه به چه معناست؟زمانی که به مراودات روسیه با کشورهای اروپایی و آمریکا نگاه میکنیم، متوجه میشویم که ارتباط روسیه با اروپا و آمریکا بسیار بالاست. متحدین آمریکا امروز از جمله دوستان مهم روسیه هستند. روابط تجاری روسیه با آلمان، بریتانیا و فرانسه قابل قیاس با روابط ایران و روسیه نیست. این امر در سطوح سیاسی نیز صدق میکند. روسای جمهور ایران و روسیه اگر هر 5 سال یک بار با یکدیگر دیدار میکنند، روسای جمهوری روسیه و آمریکا به صورت مرتب دیدار و گفتوگو دارند و به مراتب مراوده سیاسی آنها بیشتر است. قراردادهای روسیه با غرب پرتعداد است و همکاریهای زیادی با یکدیگر دارند در صورتی که ایران این گونه نیست و به تازگی صحبت از قرارداد 20 ساله شده است. اینکه گفته میشود ایران به دامن روسیه و یا چین رفته است اصلا نمیتواند در واقعیت معنا داشته باشد زیرا حجم مراودات روسیه و چین با غرب چندین برابر مراوده با ایران است. به همین علت ایران ضرورت دارد تا توازن با شرق و غرب را ایجاد کند. توازن به این معنی نیست که ایران مطیع شرق و یا غرب باشد. امروز رفتار کشورها برای ایران مهم است. اینکه ایران بیشتر با روسیه مراوده دارد به این علت است که به ایران احترام میگذارند و منافع ایران را در زمینههای مختلف در نظر میگیرند و در تلاش برای ضربه زدن به منافع ایران نیستند. ایران این موارد را از سوی آمریکا مشاهده نمیکند و به همین علت نمیتواند رابطه خوبی با آمریکا داشته باشد. اگر آمریکا مانند روسیه با ایران رفتار کند، قطعا رویه تغییر پیدا میکند و میتوان به کاهش تنشها امیدوار بود. آمریکا یک فرصت خوب به اسم برجام را از دست داد و مشخصا بازگرداندن اعتماد بسیار سخت شده است.
همزمان با سفر رئیسجمهوری ایران به روسیه خبر تغییر در تیم مذاکره کننده آمریکا منتشر شد، آیا اتفاق خاصی در این زمینه رخ داده است؟باید توجه داشت که خبر هنوز از سوی مقامات آمریکا تایید نشده است اما با این وجود، بود و نبود ریچارد نفیو خیلی مهم نیست زیرا او یک مقام رده میانی وزارت خارجه آمریکاست. با این وجود او معمار تحریمها علیه ایران در زمان اوباما بود. جهتگیری ایالات متحده آمریکا همچون ایران در سطوح بالای سیاسی اتخاذ میشود. رئیسجمهوری آمریکا، تیم امنیت ملی آمریکا، وزیرخارجه و وزیر خزانهداری هستند که تصمیمهای مهم را اتخاذ میکنند. در ایران نیز این گونه است. یک زمان تیم مذاکره کننده را آقای عراقچی مدیریت میکند و یک زمان هم آقای باقری اما تصمیمات در سطوح عالی گرفته میشود. مشخصا شکل مذاکره این افراد فرق میکند اما راهبردها را مقامات ارشد کشور مشخص میکنند. رفتن ریچارد نفیو به معنی این نیست که آمریکا میخواهد تمام شرط و شروط ایران را قبول کند. در قبال ریچارد نفیو رسانههای آمریکایی قهرمانپروری کردهاند و او را مغز متفکر تحریمها علیه ایران معرفی میکردند در حالی که او بیشتر یک مجری راهبردهای آمریکا بود.