مچ‌اندازی پروتکل و اُمیکرون در کلاس درس
مچ‌اندازی پروتکل و اُمیکرون در کلاس درس

مچ‌اندازی پروتکل و اُمیکرون در کلاس درس

فرهیختگان/ با یکی از دوستان پزشک، حرف می‌زدم، می‌گفت از بعد تعطیلات، از بعد سیزده‌بدر، خانواده‌ها در مطب‌ها صف کشیده‌اند برای دریافت گواهی پزشکی برای فرزندان‌شان که چه اتفاقی بیفتد؟ که مدرسه نروند، برای چی؟ نه برای خستگی و ادامه‌دارتر شدن تعطیلات و بیشتر درکنار خانواده‌ها ماندن، برای فرار از تصمیم جدید ستاد ملی مقابله با کرونا و بازگشایی مدارس. نمی‌خواهم سطح بحث را پایین بیاورم و مثل ماجرای مسافران زیارتی و تفریحی با آن مواجه شوم و بنویسم که خب چطور مسافرت‌ رفتن و این طرف و آن طرف رفتن و در شلوغی‌ها بودن موردی نداشت حالا مدرسه‌رفتن مورددار شده، اما خب باید این را بنویسم که دوگانه بد و عجیبی است؛ وضعیتی که یک طرف آن آموزش‌پذیری و سواد دانش‌آموزان خصوصا در پایه‌های پایین‌تر و طرف دیگرش سلامتی بچه‌هاست. حالا نظام سیاسی و آموزشی کشور چه تصمیمی بگیرد که هردو طرف یعنی هم مدافعان و هم مخالفان بازگشایی مدارس راضی باشند، شاید از سخت‌ترین انتخاب‌ها و تصمیم‌ها باشد. اتفاقی که بالاخره افتاد و تمامی مدارس و دانشگاه‌ها، از دیروز یعنی 14 فروردین سال 1401 بازگشایی شدند و حضور دانش‌آموزان و دانشجویان الزامی شد. تصمیم و اقدامی که حواشی زیادی به دنبال داشت و سروصدای خیلی‌ها را هم بلند کرد.زور دستورالعمل‌ها به کرونا می‌رسد؟خب طبیعتا این بازگشایی‌ها همین‌طور بی‌محابا و بدون برنامه صورت نگرفته است و مسئولان، پیش‌فرض‌ها و الزاماتی را درنظر داشته‌اند. (خوشبینانه) برای مثال وزارت آموزش‌وپرورش دستور‌العمل حضوری شدن مدارس از چهاردهم فروردین‌ماه را به ادارات کل آموزش‌وپرورش استان‌ها ابلاغ کرد. کاش کمی صبر می‌کردیم؛ افزایش 46درصدی مراجعان سرپایی به نسبت هفته قبلبه هر شکل و با چنین متر و معیارهایی، مدارس بازگشایی شد و البته کجدارومریز دانش‌آموزان و دانشجویان راهی کلاس‌های درس شدند. این بین اما توجه به چند نکته لازم و ضروری است. اولین مساله، زمان‌نشناسی مسئولان در بازگشایی مدرسه‌هاست. همواره بعد از یک تعطیلات خاص یا مناسبت‌هایی که به‌خاطر تعطیلات مردم از فضای خانه و کار، به سفر می‌روند و به تبع آن درگیر شلوغی‌ها و اجتماعات می‌شوند، روند ابتلا و شیوع کرونا افزایش محسوسی پیدا می‌کند. همین روز گذشته علیرضا زالی، فرمانده ستاد مقابله با کرونای استان تهران اظهار کرد: «با توجه به سفرهای نوروزی، آمار ثبت‌شده مراجعان سرپایی ۳۰۰۰ نفر یعنی ۴۶درصد نسبت به هفته قبل افزایش داشته است که باید این آمار جدی گرفته شود. حدود یک میلیون و ۱۰۰ هزار نفر دز دوم و حدود ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر دز سوم را تزریق نکرده‌اند. میزان تزریق دز سوم در تهران حدود ۴۴درصد است. این آمار نسبت به کل کشور آمار بالایی است؛ ولی برای پیشگیری بهتر، باید این آمار افزایش پیدا کند. کسانی که به‌طور کامل واکسینه شدند 7/0درصد احتمال مرگ‌ومیر دارند و این درصد برای افرادی که واکسن تزریق نکردند، حدود 15درصد است. با توجه به سفرهای نوروزی باید تیم بهداشتی را آماده کرده و میزان تست‌‌گیری را افزایش دهیم تا بتوانیم در هفته‌های آینده آمار دقیقی از کرونا به دست آوریم؛ چراکه احتمال ایجاد سویه جدید وجود دارد. آمار دقیق از وضعیت کرونا در تهران در هفته‌های آینده مشخص می‌شود، اما به‌دلیل واکسیناسیون عمومی امیدواریم امسال آمار ابتلا بیشتر نباشد. شاخه‌های اُمیکرون می‌تواند سویه‌های جدید ایجاد کند، رعایت شیوه‌نامه‌ها و اصول بهداشتی هنوز هم بهترین راه برای مقابله با ویروس کروناست. با توجه به حضوری شدن آموزش‌‌ها باید مدارس در سامانه بهداشتی ثبت شوند تا آمار لحظه‌ای از وضعیت مدارس داشته باشیم و در کنار آن لازم است کارشناسان بهداشت از مدارس بازدید داشته باشند.» ناظر به این اظهارات، وضعیت رو به وخامت درحال حرکت است و اصلا مشخص نیست طی روزهای آتی چه مصیبتی از منظر شیوع کرونا گریبانگیر شود، پس مسئولان زمان‌شناسی مناسبی جهت بازگشایی مدارس نداشتند و می‌شد کمی صبر کرد و برآورد بهتری نسبت به شیوع کرونا در کشور به دست آورد و بعد تصمیمات آزادانه گرفت. تکلیف آنهایی که به مدرسه نیامده‌اند چه می‌شود؟اما مهم‌تر از این زمان‌نشناسی، عدم ثبات در نوع آموزش است. اگر خاطرتان باشد، ابتدای گزارش نوشتم که خیلی‌ها در همین یکی دو روزه به پزشکان مراجعه کرده‌اند برای دریافت گواهی پزشکی که مبادا فرزندان‌شان راهی مدرسه شوند و خدای‌نکرده کرونا بگیرند. این یعنی آغاز یک نوع از دودستگی، البته اینها آن دسته‌ای هستند که تقیدی به اعلام دلیل غیبت فرزندان‌شان دارند، خیلی‌ها در همین دوروبری‌های خودمان، اصلا اجازه حضور فرزندان‌شان در مدارس را نمی‌دهند و دنبال گواهی و مدرکی هم نیستند. اینها یعنی ما حالا با دو گروه در امر آموزش مواجهیم، گروهی که بعد از حضوری شدن آموزش در مدارس حاضر هستند و گروهی که به هیچ‌عنوان به مدرسه نمی‌روند. خب پروسه آموزش حالا به چه شکل و شمایلی پیش خواهد رفت؟ با یکی از دانش‌آموزان گپ می‌زدم، می‌گفت به‌محض اعلام خبر حضوری شدن مدارس، معلم‌شان در گروه کلاسی‌شان نوشت که یا همه به مدرسه بیایند یا هیچ‌کس نیاید تا تکلیفش را بداند. دوبار حقوق نمی‌گیرد که هم مجازی و هم حضوری آموزش بدهد. راست هم می‌گفت، به‌هرحال نمی‌شود که هم صبح تا ظهر حضوری و هم از ظهر تا شب مجازی مباحث یکسان را آموزش داد، آن هم فقط به این خاطر که مردم و به‌خصوص خانواده‌ها از ایمن بودن شرایط اقناع نشده‌اند یا از آن‌طرف ستاد ملی کرونا شتابزده عمل کرده و در شرایط شکننده‌ای دستور به بازگشایی مدارس داده است. القصه اینکه اگر این بازگشایی برای آموزش‌پذیری بهتر و بالاتر رفتن کیفیت آموزش‌هاست، باید فکری هم به دانش‌آموزانی که قید حضور در مدرسه را زده‌اند، کرد و به نوعی آنها را هم اقناع کرد، اگر نه این ایده در همین بدو اجرا به ضد خود تبدیل شده است. ساده‌انگاری ممنوع، کرونا همچنان کروناستنکته بعدی مدل اجرای این تصمیم و سیاست جدید است. با نگاهی به پروتکل‌های اعلام‌شده و آن ابلاغیه 12 بندی، راه فرار زیادی برای خانواده‌ها و دانش‌آموزان وجود دارد و از آن‌طرف مدل‌های فانتزی هم برای جلوگیری از شیوع کرونا در مدارس تجویز شده است. به نظر اولین اصل در اجرای چنین سیاستی ضمانت اجرای آن و اقناع افکار عمومی است. وقتی مردم می‌بینند بلافاصله بعد از تعطیلات نوروز، بعد از مسافرت‌هایی که امسال بیش از هرسال دیگری بود، در شرایطی که روند ابتلا به کرونا رشد محسوسی داشته و اخباری از شناسایی سویه‌های جدید هم به گوش می‌رسد، ستاد ملی مقابله با کرونا دستور به بازگشایی مدارس می‌دهد؛ مشخص است که خانواده‌ها اعتماد نمی‌کنند. از این‌سو هم اصلی‌ترین نگرانی، همان همیشگی‌ترین آنهاست، سهل‌انگاری و ساده‌انگاری در مواجهه با ویروس کرونا، ماجرایی تکراری که در تمام طول این حدود دو سال، مدام باعث عقبگرد ما در مواجهه با این ویروس هوشمند بوده است. حالا که کمی آمارها فروکش کرده و میزان مرگ‌ومیر کاهش یافته و واکسیناسیون هم به حد زیادی پیش رفته است، شاید این باور به ذهن مسئولان و سیاستگذاران متبادر شود که می‌توان با بازگشایی‌ها به زندگی عادی برگشت، اما واقعیت ماجرا چیزی ورای اینهاست. کرونا بارها نشان داده که می‌تواند با یک تغییر ویروسی با یک جهش و واریانت جدید، تمام معادلات و پیش‌بینی‌ها را زیر سوال ببرد و وجهه جدیدی از خود به نمایش بگذارد؛ هم برای بزرگ‌ترها و هم کودکان خطرناک باشد. پس باید مراقب بود و ساده‌انگاری نکرد و به همان بلای گذشته دچار نشد. استدلال نوریبعد از بالا گرفتن حواشی و اظهارات پیرامون بازگشایی مدارس از 14 فروردین‌ماه، یوسف نوری، وزیر آموزش‌وپرورش به برخی شبهات پاسخ داد و گفت: «آموزش مجازی مکمل است، اما آموزش حضوری، یک آموزش کامل است. بخشنامه‌ای نیز در این زمینه ابلاغ شده است. تمام مراحل بازگشایی در این بخشنامه قید شده و جلسات متعددی با استان‌های مختلف برگزار و برای هر استان یک استان معین تعیین شده است. تزریق دز اول در فرهنگیان به ۹۵ درصد، تزریق دز دوم به ۹۰ درصد و تزریق دز سوم به ۵۱ درصد رسیده است. در میان دانش‌آموزان ۱۲ تا ۱۸ ساله نیز ۹۲ درصد دز اول و ۸۰ درصد دز دوم را دریافت کرده‌اند و تزریق دز سوم ندارند. به همین علت موضوع حضوری شدن مدارس جدی شد و به تصویب رسید. آماده‌سازی مدارس از نظر فیزیکی انجام شده است. معلمان نیز همگی برای حضور در کلاس درس آماده هستند. برای آنکه بتوانیم محیط یادگیری را جذاب کنیم، اقداماتی باید انجام شود. دانش‌آموزان دو سال از مدرسه دور بوده‌اند و عاداتی پیدا کرده‌اند که باید به‌تدریج تغییر یابند. از همکاران می‌خواهیم انعطاف لازم را در کلاس‌های درس به‌ویژه در ایام ماه مبارک رمضان داشته باشند. برای آنکه بتوانیم خلأ ناشی از افت یادگیری را جبران کنیم از شبکه شاد به‌عنوان مکمل استفاده می‌کنیم و برای بازماندگان از تحصیل به واسطه کرونا که امر شناسایی آنها انجام شده، تمهیداتی را فراهم کرده‌ایم و برنامه‌های جبرانی از بهمن‌ماه سال گذشته برای آنها درحال برگزاری است. افزایش سال تحصیلی در چند جای قانون مطرح شده است. برنامه درسی ملی که زیرنظام سندتحول بنیادین است ازجمله این قوانین است که زمان تحصیل را مشخص کرده است. در سال ۱۳۷۶ نیز مجلس زمان کلی تحصیل دانش‌آموزان را در قالب قانونی تعیین و اعلام کرده است که براساس آن اتمام سال تحصیلی، پایان اردیبهشت‌ماه است و امتحانات خردادماه برگزار می‌شود. مدارس از ساعت 7:30 صبح شروع به کار می‌کنند و به نظرم روزهای اول به دلیل عدم هماهنگی سرویس‌های ایاب و ذهاب با اشکالات جزئی روبه‌رو باشیم که خواستیم تدابیر لازم از طریق سرویس‌های معین اتخاذ شود. به جامعه حق می‌دهم، اولیا ممکن است نگرانی‌هایی داشته باشند، من هم ولی دانش‌آموز هستم؛ اما همان‌طور که قبلا تاکید شد ما براساس مصوبه ستاد کرونا عمل کرده و تمهید مقدمات انجام شده و سامانه نظام مراقبت کرونا هم در دست مدیران است و اگر دانش‌آموزی مبتلا شود رصد می‌کنند.»  به هر شکل و به هر طریق، شبهات همچنان باقی است، کرونا همچنان سرکش و مراجعات همچنان بالاست. باید دید بالاخره خانواده‌ها کوتاه می‌آیند و فرزندان‌شان را به مدرسه می‌فرستند یا این رابطه همین‌طور ادامه پیدا خواهد کرد و ما شاهد یک دوگانگی در امر آموزش خواهیم بود؟ 

همچنین ببینید

بایدن موفق به تماس تلفنی با ترامپ شد+ جزئیات

بایدن موفق به تماس تلفنی با ترامپ شد+ جزئیات

ایرنا : کاخ سفید در بیانیه‌ای اعلام کرد که جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در تماس تلفنی با دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق و نامزد حزب جمهوری‌خواه در انتخابات آتی ریاست جمهوری این کشور با او درباره دومین سوء قصد نافرجام علیه وی گفت وگو کرده است.