اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشر آن در کم خبر به معنای تاییدش نیست
علیرضا بیگی، نماینده مردم تبریز معتقد است که ایجاد محدودیت برای فعالان رسانهای نهایتا منجر به از دست دادن فرصتهای توسعه و رشد برای کشور میشود. این نماینده با بازخوانی بیانیه اخیر نهادهای امنیتی و اطلاعاتی کشور و ایراد اتهامات سنگین به برخی خبرنگاران به این نکته اشاره میکند که بر اساس اطلاعات موجود نه تنها این خبرنگاران جرمی را مرتکب نشدهاند بلکه به دلیل تلاش برای ایجاد شفافیت در فضای عمومی کشور باید مورد تشویق نیز قرار بگیرند. بیگی معتقد است که این نوع رفتارهای سلبی با هدف پوشاندن سوءمدیریتهای رخ داده در ماجرای مرگ مهسا امینی در پیش گرفته شده، رفتارهایی که نهایتا نتایج عکس به دنبال دارد و باعث افزایش تلاش افکار عمومی برای آگاهی بیشتر میشود. او تاکید دارد که راهکار عبور از بحران تن دادن به اصلاح و قبول کردن اشتباهات است. بیانیهای اخیرا منتشر شده که در آن اتهامات سنگینی به دو خبرنگار کشور وارد آمده است. آیا به نظر شما انتشار اخبار کشور جرم است؟در عصر ارتباطات و در شرایطی که ابزارهای نوین ارتباطی، افکار عمومی را در کسری از ثانیه از آخرین اخبار و رخدادها آگاه میکنند، نباید با فعالان رسانهای و خبرنگاران به صورت تند و سلبی برخورد کرد و به هر بهانهای آنها را محدود یا دستگیر کرد. من نه نیلوفر حامدی را میشناسم و نه برخوردی با الهام محمدی داشتهام؛ اما معتقدم ساختارهای تصمیمساز کشور باید به اندازهای شفاف و کارآمد باشند که فعالیت فعالان رسانهای برای نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کشور نگرانی ایجاد نکند. اما فکر میکنید چرا برخی افراد و جریانات تلاش میکنند ریشه مشکلات را به فعالیتهای رسانهای منتسب کنند؟به طور کلی نحوه مواجهه نهادهای مسوول باید به گونهای باشد که ناکارآمدی و ضعفی وجود نداشته باشد که برخی (دشمنان، بدخواهان و...) بخواهند از آن سوءاستفاده کنند. من اطلاعاتی از پرونده این خبرنگاران ندارم و جزییات فعالیتهای آنان را نمیدانم؛ اما میدانم اگر مسوولان نیروی انتظامی برخورد مناسبی با مهسا امینی داشتند و قانون را رعایت میکردند، دلیلی وجود نداشت که نسبت به انعکاس اخبار نگرانی داشته باشند و بعد هم به دلیل انتشار اخبار این سوءمدیریتها، اتهامات سنگینی را متوجه این خبرنگاران کنند. بر اساس اطلاعات من، این دو خانم خبرنگار به جز اینکه اخبار را منعکس کرده باشند، کاری نکردهاند. اگر خبر کذب و دروغی را منتشر کرده باشند، نهادهای مسوول مطابق قانون میتوانند با آنها برخورد کنند؛ اما اگر به صورت شفاف اخبار را منعکس کرده باشند و وظایف حرفهای خود را دنبال کرده باشند، دلیلی برای ایراد اتهام به آنها وجود ندارد. اما پس از بیانیه اخیر، نگرانیهای فراوانی برای فعالان رسانهای ایجاد شده است. به نظر میرسد برخی جریانات در کشور شفافیت را برنمیتابند. اساسا مگر گردش آزاد اطلاعات در قانون تضمین نشده است؟در دنیایی قرار داریم که هیچ رخدادی نمیتواند مکتوم باقی بماند. جهان در ویترین شیشهای عمومی قرار گرفته و همه از رخدادها باخبرند. حتی مجلس تلاش میکند قانون شفافیت را در رایگیریها و فعالیتهای تقنینی خود اعمال کند. اگر قرار باشد همه چیز در پستوهای مخفیکاری و سیاسیکاری و رویکردهای جناحی قرار بگیرد، طبیعی است که پس از نمایان شدن، برای سیستم هزینه ایجاد میکند. حرف من این است که سیاستگذاران به جای برخورد با رسانهها باید تلاش کنند مدیریت خود را ارتقا بدهند. برخی ممکن است با انگیزه خدمت اقدام به کتمان اطلاعات کنند، اما طرف مقابل از این عدم شفافیت استفاده کرده و برای کشور هزینه ایجاد میکند. ضمن اینکه باعث کاهش اعتماد مردم به سیستم میشود. به نظر میرسد پس از بیانیه اخیر نیروهای امنیتی این تصور میان مردم هم ایجاد شده که سیستم به جای اصلاح، گفتوگو و عذرخواهی به دنبال برخوردهای سلبی با رخدادهای اخیر است. به عنوان نماینده مردم این رویکرد را چطور تحلیل میکنید؟باید به سمت مردمی شدن و دیده شدن مطالبات مردم پیش برویم. هر تصمیمی که منجر به افزایش رفتارهای سلبی شود و این پالس را ارسال کند که سیستم به دنبال پاسخگویی به مطالبات آنها نیست، باعث افزایش مشکلات و رشد بحران میشود. کشور ما سرشار از ثروت است. از نفت و گاز و معادن و... بگیرید تا گردشگری و میراث فرهنگی، نیروی انسانی و... ظرفیتهای منحصر به فرد این کشور است. مردم از یک طرف این ثروت را میبینند و از طرف دیگر اختلاسهای چند ده هزار میلیاردی، عدم شفافیتها، فسادها و... را میبینند، اعتمادشان به سیستم خدشهدار میشود. باید بدانیم مردم عاشق چشم و ابروی کسی نیستند و با کسی عهد اخوت تا ابد نبستهاند. آنها به دنبال ارتقای کشور، رشد اقتصادی و بهبود وضعیت زندگی خود هستند. دهها ایرانی در حوزههای علمی، اقتصادی، اجتماعی و مدنی کشورهای توسعه یافته حضور دارند. رییس حزب سبز آلمان با آن دایره نفوذ ایرانی است. دهها نفر از نخبگان در آلمان، بلژیک، سوئد و... ایرانی هستند. افرادی که به دلیل برخی سوءمدیریتها مهاجرت کردهاند. از این دست ظرفیتها در اقتصاد، در فرهنگ، در رسانه و... وجود دارد. اما در ایران به جای از دست رفتن یک چنین ظرفیتهایی ما نگران گشت ارشاد و لباس و پوشش مردم و... هستیم و با این گزارهها برخورد سیاسی داریم. در حوزه رسانه نیز برخوردهای سلبی، تعبات خطرناکتری دارد. ما به همه ظرفیتها و استعدادهای رسانهای خود نیاز داریم تا توسعه را در کشور محقق کنیم. از دست دادن این ظرفیتها و دوری آنها از نهادهای رسانهای مهم منجر به صدا و سیمایی میشود که برنامههایش را جز مدیران کسی نمیبیند.