اعتماد/متن پیش رو در «اعتماد» منتشر شده و انتشارش در «کم خبر» به معنای تایید آن نیست
یک استاد دانشگاه گفت: وقتی اظهارنظرهای دولتیها نشان میدهد درک صحیحی از شرایط ندارند، چطور میتوانیم منتظر اصلاح اقتصادی و در نتیجه بهبود شرایط معیشتی مردم باشیم؟حسین راغفر درباره پررنگ شدن تنگنای معیشتی و مشکلات مردم برای تامین مایحتاج اولیه اظهار داشت: مردم ایران در دورههای مختلف گرانی را تجربه کردهاند اما شرایطی که الان شاهدش هستیم فرابحران است. در واقع اینکه اسم شرایط فعلی را گرانی بدانیم، صحیح نیست. این وضعیتی که مردم را گرفتار کرده است، گرانی نیست، یک بحران واقعی است.تحلیلگر مسائل اقتصادی در ادامه به اقتصاد24 گفت: هر معلولی یک علت مشخصی دارد و باید گفت گرانی در ایران چند علت مختلف دارد که باعث شدهاند اقتصاد با گرههای کوری روبهرو شود. شرح این شرایط نشان میدهد نظام تصمیمگیری باید همه هم و غمش را به کار بگیرد تا با برطرف کردن مانعها، شرایط را برای آرامش اقتصادی مهیا کند. این مهم در شرایطی است که متاسفانه از جانب دستاندرکاران طرح و برنامه مشخصی برای اصلاح اقتصادی مشاهده نمیشود. انگار نه انگار که اقتصاد در ایران به ورطه ورشکستگی افتاده است و مردم برای تامین ابتداییترین نیازها هزار و یک مشکل دارند.او افزود: تحریم مهمترین عامل بنبست اقتصادی است و به همین دلیل کمترین توقع از سیاستگذاران این است که با سیاستمداری منطقمدارانه شرایط را برای برچیده شدن محدودیتهای بینالمللی فراهم کنند. قدم اول برای تحقق پایان تحدیدها این است که بنا را بر تعامل با نظام بینالملل بگذاریم. اساسا رشد اقتصادی میسر نمیشود، مگر داد و ستد با کشورهایی که در بازار اقتصاد جهانی حرفهای زیادی برای گفتن دارند. اما مردم ما در شرایطی در تامین مایحتاج اولیه هم مشکل دارند که نظام حکمرانی همچنان تقابل با غرب را اصلی اصولی برای خود میداند و به همین دلیل بازگشت آرامش به اقتصاد ایران امری بعید به نظر میرسد. شیوه مدیریت دیپلماسی به قدری بد است که اگر تحریمها برداشته شوند، بازهم نمیتوانیم مراودات تجاری با دنیا داشته باشیم که دلیل این امر چیزی جز مخالفت با پیوستن به معاهده FATF نیست. یعنی گروهی در داخل در حالی این مساله را خیانت به استقلال کشور میدانند که فقط ما و کرهشمالی FATF را قبول نداریم. عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا تصریح کرد: یکی از موضوعهایی که باید مدنظر نظامهای سیاسی قرار بگیرد، این است که بدون «اعتماد عمومی» هیچ هدفی محقق نخواهد شد و در نتیجه توسعه محال خواهد شد. مردم ایران گرانی را در شرایطی تحمل میکنند که میدانند این مشکل در سیاستگذاری سیاستگذاران ریشه دارد، پس طبیعی است که اعتمادشان را به سیستم از دست میدهند و به این نتیجه میرسند که «شرایط»شان برای مسوولان آنطور که باید اهمیتی ندارد. شرح این شرایط ما را به این نتیجه میرساند که تصمیمگیران باید هر چه زودتر چارهاندیشی کرده تا هم کاستیهای مالی مردم کمرنگ شود و هم اینکه مانع از بیشتر شدن فاصله جامعه با حاکمیت شوند.راغفر در پایان گفت: دولت به عنوان نهاد مسوول شرایطی دارد که احتمال بهتر شدن اوضاع اقتصادی را کم میکند. در واقع وقتی در طول ۲ سال تعداد زیادی از وزیران اقتصادی جابهجا میشوند، وقتی اظهارنظرهای دولتیها نشان میدهد درک صحیحی از شرایط ندارند، وقتی بهطور کاملا ملموسی در دولت به مسائل کماهمیت از اقتصاد بهای بیشتری میدهند و... چطور میتوانیم منتظر اصلاح اقتصادی و در نتیجه بهبودی شرایط معیشتی مردم باشیم. در واقع مردم به استقبال تنگناهای معیشتی بیشتر میروند.
بازار