بازدید از کویر بزرگ ارومیه
بازدید از کویر بزرگ ارومیه

بازدید از کویر بزرگ ارومیه

هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در کم خبر به معنای تاییدش نیست

نیوشا طبیبی| زمستان نزدیک است، سرمای اروپایی از همین الان که روزهای اول پاییز است، حتی در اسپانیا و پرتغال آغاز شده است. خاطر مبارک‌تان هست که همین سال‌گذشته در همین ایام – کم‌وبیش - مقامات انرژی و سیاسی چگونه از آمدن زمستان سخت اروپا سخن گفتند و اینکه چطور اروپایی‌ها به‌چشم برهم‌زدنی به پای‌ما می‌افتند و التماس می‌کنند که نفت به آنها بدهیم به هر قیمتی و تحریم‌ها را هم زیر پا می‌گذارند و به آمریکا دهن‌کجی می‌کنند و ما به‌مدد این زمستان سختِ آمدنی، بی‌هیچ فشار و زحمتی، کشتی‌کشتی نفت صادر می‌کنیم و در همان کشتی‌ها پول بار می‌زنیم و بر می‌گردانیم و منت هم سرشان می‌گذاریم که نجات‌شان داده‌ایم. البته آن پیش‌بینی‌ها هیچ‌کدام به وقوع نپیوستند؛ چون در عالم واقع سیاستمداران و دولتمردان به‌طورمعمول در کار پیش‌بینی آینده، مدیریت‌کردن بحران‌ها و رفع بلایا و مشکلات از کشور و مردم‌شان هستند، کار را به قضا و قدر نمی‌سپارند. منتظر بارش باران، برف و بلای سرما بر سر ساکنان کشورهای دیگر نمی‌نشینند تا آنها بیایند «نفت خام» و نه حتی محصولات فرآوری‌شده، ازشان خریداری کنند. یا نمی‌نشینند ببینند که روسیه و ایران برای آینده انرژی کشورشان، چه تصمیمی می‌گیرند؟ آنها به‌دنبال راه‌حل می‌روند، چنانکه رفتند و نیازشان را از انرژی‌های تجدیدپذیر یا جاهای دیگری تامین کردند. در عالم واقع، سیاست‌ها بر مبنای حفاظت از منافع ملی، ساختن آینده نسل‌های آتی و گسترش رفاه و آبادانی اتخاذ می‌شوند. واقعیات زندگی مردم بر مبنای آمارهای ارائه‌شده تنظیم نمی‌شود، ارزانی و کنترل قیمت‌ها، ارزان‌شدن مسکن، بالارفتن شاخص‌های بهداشت و سلامتی، فقط روی کاغذ نمی‌نشینند؛ در زندگی مردم حضور دارند.

ما می‌توانیم در کنفرانس‌های رسانه‌ای و بیانیه‌ها ادعا کنیم که بزرگترین تولیدکننده داروی جهان هستیم و برای بیماری‌های صعب‌العلاج ناشناخته هم درمان پیدا کرده‌ایم، ولی در داروخانه‌های‌مان، داروهای عادی و معمولی به قیمتی معقول و منطقی پیدا نشود. بله شدنی است. می‌توانیم ادعا کنیم که «مشکل مسکن از راه مسکن قابل‌حل است و اتفاقاً کلیدش هم در جیب ماست و ما بلدیم.» اما نرخ کرایه‌مسکن و قیمت هر متر زمین، خانه و آپارتمان، سر به فلک بکشد و تمام دستمزد یک کارمند یا کارگر یا بازنشسته را ببلعد. می‌توانیم خود را حافظ محرومان و دلسوز آنها بنامیم و در عمل و در دوره مدیریت ما، قوه و توان خرید اقشار ضعیف از بین برود و طبقه متوسط به فلاکت کشیده شوند. مقدمه‌ام زیادی طولانی شد. عکس‌های ماهواره‌ای دریاچه ارومیه - امروز کویر بزرگ ارومیه - آتش به جانم زد. هر ایرانی اگر از این غصه خون بگرید، عجیب نیست. دولت حقابه دریاچه را نداده است، برای آنکه نمی‌تواند و نتوانسته سیاست آبی و حکمرانی منصفانه و علمی آبی را در کشور برقرار کند. دریاچه مرده است و رئیس سازمان حفاظت از محیط‌زیست خبر بهترین وضعیت دریاچه را همین چندماه‌پیش داد. اما دریاچه مرده است. مسئولان چشم به آسمان دوخته‌اند تا بارش‌های پاییز بتواند چاله عظیم و غول‌آسای دریاچه را پر کند و آنها را از زحمت تدبیر برای نجات دریاچه برهاند. اگر از آنها سوال کنید، برای‌تان ده‌ها آمار، رقم، مطالعه، سند و مدرک رو می‌کنند که نشان می‌دهد دریاچه ارومیه در بهترین وضعیت تاریخ حیات خود بوده و دیگر ظرفیت آبی بیش‌ازاین را ندارد.

احداث سدها در حوضه آبریز دریاچه ارومیه برای کار کشاورزی، دریاچه را به قتل رساند تا به قیمت تولید بسیار گران چند قلم محصول، اشتغال عده‌ای محدود و البته سود سرشار سدساز‌ها از انجام این پروژه‌ها، چندین استان کشور در خطر ریزگردهای نمکی، تغییرات ویرانگر زیست‌محیطی و نابودی تتمه زیست جانوری و گیاهی طبیعی این محدوده قرار گیرند.تجربه اتحاد جماهیر شوروی در سندسازی و اتکاکردن به آمار و ارقام ساخته و پرداخته مدیرانی که بیش از تدبیر و مدیریت به ارائه اطلاعات غلط و بزرگ‌نمایی موفقیت‌های اندک و ناچیز و کوچک‌کردن فجایع در حال تکرار است. در آن دوره درحالی‌که در سوپرمارکت‌های شوروی چیزی برای خریدن وجود نداشت، رسانه‌های دولتی هرروز گزارش‌های مفصلی از پیشرفت‌های صنعتی و موفقیت‌های فراوان می‌دادند. مشکل زمانی جدی‌تر شد که مسئولان ارشد کشور خواستند این آمارها را باور کنند و چشم‌شان را روی مشکلات بستند. در آن دوره هر خرابی را به «عاملان امپریالیسم» نسبت می‌دادند.

مسئولان محترم، اگر آمارها را ارائه می‌کنید تا قدری التهاب جامعه را آرام کنید و به مردم امید بدهید تا با تدبیری راه را باز کنید، گناه‌تان غیر قابل بخشایش نیست، اما اگر این آمارها و امیدها را خودتان هم باور دارید و نشسته‌اید تا باران پاییزی دریاچه ارومیه را پر کند، تیره‌بختی و تیره‌روزی سرنوشت ماست.  

همچنین ببینید

هشدار لیتوانی و فنلاند درباره سفر به اسرائیل

هشدار لیتوانی و فنلاند درباره سفر به اسرائیل

ایرنا : دو کشور لیتوانی و فنلاند هر کدام در پیام هایی جداگانه به شهروندان خود هشدار دادند که تا اطلاع ثانوی به اسرائیل سفر نکنند.