هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در کم خبر به معنای تاییدش نیست
نقشآفرینی روسیه در بحـــران غــــــــزه نه مداخله تهاجمی که ایفای نقش میانجی استآرمین منتظری| بعد از اینکه اسرائیل رسماً علیه حماس اعلام جنگ کرد، چند کشور درباره تبعات تشدید درگیری هشدار داده و از هر دو طرف خواستند درگیری را متوقف کنند. یکی از این کشورها روسیه بود. کمی بعد از حمله حماس به اسرائیل، بعضی از کشورها، روسیه را متهم کردند که در حمله اولیه حماس به اسرائیل، به این گروه فلسطینی کمک کردهاست. این کشورها معتقد بودند که چنین حملهای باعث انحراف توجهات از اوکراین میشود و بنابراین این حمله کاملاً در راستای منافع روسیه بوده است اما اسرائیل بلافاصله این اتهامات را رد و اعلام کرد که این اتهامات توهم توطئه هستند. مسلما روسیه در همه این اتفاقات نفع دارد اما این انتفاع از طریق دخالت مستقیم درحمله اسرائیل تامین نمیشود بلکه منافع روسیه زمانی تامین میشود که قرار باشد به عنوان میانجی وارد عمل شود.به هر حال، مطمئناً درست است که جهان توجه خود را از اوکراین به سمت اسرائیل معطوف کرده و مطمئناً روسیه از این فرصت استفاده کرده و استقبال میکند اما واقعیت این است که کرملین منابع بسیار زیادی را صرف جنگ در اوکراین کرده است و باختن در این جنگ برایش بسیار گران تمام میشود. باختن در جنگ اوکراین موجب میشود که روسیه آن موقعیت بینالمللی که به شدت به دنبالش است را از دست بدهد و این امر بهطور حتم موجب بروز نارضایتیهای داخلی خواهد شد و نتیجه چنین تحولاتی موجب تقویت حضور ناتو در مرزهایش میشود؛ این همان چیزی است که روسیه سعی کرده در مقابلش بایستد. این پارامترها باعث شده است که بسیاری از تحلیلگران بر این باور باشند روسیه از فرصت به وجود آمده در جریان درگیری حماس و اسرائیل برای آغاز یک حمله دیگر به اوکراین استفاده خواهد کرد. اما این فرصت آنقدرها هم که گفته میشود برای روسیه مناسب نیست. روسیه به شدت درگیر جنگ اوکراین و احیای رشد اقتصادی است. کمبود نیروی کار در روسیه احساس میشود و این کشور با تحریمهای خیلی سختی هم مواجه است. اگر فرض کنیم که روسیه از فرصت درگیری در خاورمیانه و درگیر شدن آمریکا در منطقه استفاده میکند و حمله گستردهای را به اوکراین صورت میدهد، آنوقت باید با تحریمهای به مراتب بدتری روبهرو شود و در عین حال فرصت طلایی برای به عهده گرفتن نقش میانجی در تحولات غزه را نیز از دست میدهد. روسیه با هر دو طرف درگیر در غزه روابطی تاریخی داشته و دارد. هر چه شرایط درگیری در غزه بحرانیتر و گستردهتر شود، حفظ این توازن روابط برای روسیه سختتر میشود. بنابراین تشدید و گستردهترشدن درگیری در منطقه خیلی هم به نفع روسیه نیست اما یک درگیری محدود و کنترلشده که بهنوعی روسیه را به عنوان میانجی مطرح کند، کاملاً به نفع روسیه است. چراکه کشورهای عربی نمیتوانند میانجی باشند زیرا خودشان یک طرف درگیری هستند. اروپا و آمریکا هم نمیتوانند میانجی باشند، چون با تمام قوا از اسرائیل دفاع کردهاند و یک طرف دیگر درگیری هستند. بنابراین اینجا یک فرصت خیلی طلایی برای روسیه ایجاد میشود تا به میدان آمده و میانجیگری کند.مسکو میداند که به هر طریقی، جنگ اوکراین بالاخره پایان خواهد یافت. روسیه میداند که اوکراین تنها راه مسکو برای گسترش حوزه نفوذ خود نیست و درک میکند که با توجه به شرایط، باید تا آنجا که میتواند از لحاظ سیاسی و اقتصادی با کشورهایی که روابط خوبی با آنها دارد، تعامل داشته باشد. از این منظر، حفظ روابط خوب با اسرائیل نیز برای روسیه حائز اهمیت است.اسرائیل و فلسطین، دقیقاً چنین طرفهایی هستند و روسیه همچنان به گفتوگو با هر دو ادامه میدهد. در واقع، پیوندهای روسیه با سرزمینهای فلسطینی ریشه تاریخی دارد. پس از آنکه اسرائیل در طول جنگ سرد سیاست خارجی خود را بر مبنای چرخش به سمت غرب تغییر داد، اتحاد جماهیر شوروی به سازمان آزادیبخش فلسطین تسلیحات داد و شبهنظامیان این سازمان را در مؤسسات آموزشی نظامی شوروی آموزش داد. از آن زمان تاکنون روسیه تماس خود را با فلسطینیها حفظ کرده است. حمایت این کشور از سرزمینهای فلسطینی به جایگاه این کشور در میان دیگر کشورهای خاورمیانه کمک کرده است. بسیاری از کشورهای عرب خاورمیانه، از زمان شروع تحریمهای غرب علیه مسکو، تجارت با روسیه را بهطور چشمگیری افزایش دادهاند. ایران و الجزایر از جمله این کشورها هستند. این دو کشور در این شرایط سخت اقتصادی به حمایت اقتصادی روسیه نیز نیاز دارند. علاوه بر این، اسلام دومین دین پرطرفدار در روسیه است که بسیاری از پیروانش در قفقاز شمالی زندگی میکنند و کرملین نیز برای حفظ ثبات در قفقاز شمالی و مناطق جنوبی خود به حمایتِ این جمعیت نیاز دارد. در نهایت به این موضوع نیز باید اشاره کرد که حدود 2 هزار شهروند روسیه در سراسر قلمرو فلسطین زندگی میکنند که از این تعداد 1200 نفر در نوار غزه هستند. این موضوع میتواند توجیهکننده مواضع اخیر ولادیمیر پوتین و دفاعش از تشکیل کشور فلسطینی با پایتختی قدس شرقی باشد.با تمام این اوصاف، روسیه همچنان به حفظ روابط خود با اسرائیل ادامه میدهد. تقریباً هشتاد هزار یهودی در روسیه زندگی میکنند و پراکندگی جمعیتی یهودیان روسیه در اسرائیل نیز زیاد است. اسرائیل همچنین یکی از مقاصد ترجیحی برای روسهایی بوده که پس از حمله به اوکراین از کشورشان فرار کردند. در سال 2022، بیش از 37 هزار نفر از روسیه به اسرائیل گریختند و در سال 2023، پیش از اعمال قوانین سختگیرانه مهاجرت، تعداد افرادی که روسیه را به مقصد اسرائیل ترک کردند، به شدت افزایش یافت. از منظر سیاست خارجی، روسیه اسرائیل را بهعنوان یک قدرت هستهای و یک عامل تثبیتکننده در خاورمیانه میداند و از اینکه اسرائیل از اعمال تحریمهای غرب علیه روسیه خودداری کرده است، خشنود است. پوتین در نخستین موضعش درباره جنگ اسرائیل با حماس گفت که اسرائیل تحت حمله بیسابقهای قرار دارد و حق دارد از شهروندان خود دفاع کند.اما شاید قانعکنندهترین استدلال مبنی بر اینکه روسیه در جنگ اسرائیل و حماس دخالت ندارد این است که این کشور تاکنون بهطور واقعی از این جنگ به نفع خود استفاده نکرده است. هیچ حمله جدیدی از سوی روسیه در اوکراین صورت نگرفته است و همچنین هیچ نشانهای وجود ندارد که ارتش روسیه بهگونهای در حالت آمادهباش قرار داشته باشد که گویی قرار است دست به عملیات بزرگی بزند. تنها کاری که روسیه انجام داده، این است که سعی کرده خود را بهعنوان یک میانجی در مناقشه غزه به دنیا معرفی کند. پوتین علاوه بر مطرح کردن درخواست آتشبس، بر اهمیت تلاشهای دیپلماتیک برای برقراری صلحی جامع، عادلانه و پایدار در خاورمیانه تاکید کرده و خاطرنشان کرده است که عملیات زمینی در غزه منجر به بروز عواقب وخیم و مرگ تعداد زیادی از غیرنظامیان خواهد شد.روسیه میداند که خاورمیانه برای ایالات متحده اولویت بسیار بالاتری نسبت به اوکراین دارد و واشنگتن ممکن است بهطور خاص علاقهمند باشد که طرف دیگری در خصوص این بحران خاورمیانه میانجیگری کند تا بلکه این درگیری یک بار دیگر به یک درگیری منطقهای تبدیل نشود. به هر حال، ایالات متحده آمریکا برخلاف روسیه، طرفدار زیادی در میان جمعیت فلسطینیان در سرزمینهای فلسطینی ندارد. به نظر میرسد در حال حاضر، کرملین در تلاش است تا دریابد که چگونه میتواند از موقعیت خود برای حل این بحران استفاده کند. در حال حاضر شایعاتی در مورد گفتوگوی احتمالی بین ایالات متحده و روسیه در خصوص بحران غزه مطرح میشود. هفته گذشته نشستی در سطح کاری «پنج کشور هستهای» با حضور نمایندگان روسیه در نیویورک برگزار شد. از نظر روسیه، مزایای میانجیگری در بحران غزه بسیار زیاد است.. ایفای نقش میانجیگری به مسکو کمک میکند تا با همکاری با شرکای خود از انزوای نسبی بینالمللی که گرفتارش است، خارج شود و بهطور بالقوه به جلوگیری از تشدید بیشتر تنش و بروز جنگی که دیگر کشورهای منطقه را گرفتار میکند، کمک کند. روسیه مشارکتهای اقتصادی، زیرساختی و لجستیکی سودآوری با کشورهای منطقه دارد.اما سوال اصلی این است که آیا مسکو با توجه به همه مشکلاتی که گریبانگیرش شده، زمانی برای استفاده از این فرصت خواهد داشت؟ مزایای استفاده از این فرصت زیاد است و انفعال در این خصوص هزینه زیادی به بار میآورد. اگر درگیری در خاورمیانه گسترش یابد و متحدان روسیه را نیز درگیر کند، آنوقت شرایط برای روسیه دشوار خواهد شد. در چنین شرایطی ایفای نقش برای ایجاد موازنه در خاورمیانه برای مسکو بسیار دشوارتر شده و به احتمال زیاد روسیه فرصتی که پیش پایش قرار گرفته را از دست خواهد داد.
بازار