هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در خوش خبر1 به معنای تاییدش نیست
تنها سه هفته پس از آنکه جبهه اصلاحات ایران در سند راهبردی خود اعلام کرد که «اصلاحطلبان نمیتوانند در انتخاباتی تهی از معنا، غیررقابتی، غیرمنصفانه و غیرمؤثر در اداره کشور شرکت کنند. این البته به معنای قهر آنان با صندوق رأی نیست، بلکه برعکس، اصلاحطلبان موظفند بهرغم عدم مشارکت در چنین انتخاباتی تمامی مساعی خود را برای اقناع یا الزام حاکمیت به برگزاری انتخابات مطلوب مبذول دارند.» و پس از آنکه این تشکل در متنی تکمیلی سند راهبردی انتخابات توضیحی ارائه داد که «چرا در انتخابات 11 اسفند لیست نمیدهد» و چنین بیان کرد که «جبهه اصلاحات ایران ضمن هشدار به اینکه مسئولیت تبعات و مخاطرات ناشی از کاهش مشارکت مردم در انتخابات برای اقتدار و امنیت ملی بر عهده نهادها و مقاماتی است که صندوق رأی در کشور را فاقد اثربخشی کردهاند، اعلام میدارد، تنها راهحل مشکلات کشور ایجاد مجلس و دولت قوی و مستقل از طریق برگزاری انتخابات آزاد، منصفانه، رقابتی و مؤثر در اداره امور کشور با حضور نمایندگان همه طیفها و سلایق فکرى است. از این رو ما، تن دادن حاکمیت به برگزارى انتخابات آزاد، رقابتی و معنادار را در صدر مطالبات خود قرار داده و در کنار فعالیت برای قدرتمند شدن جامعه ایران، سعى خویش را برای برگزاری چنین انتخاباتی در آینده نیز به کار خواهیم بست»، براساس این راهبرد جبهه اصلاحات استانها موظف به تصمیمگیری درباره ارائه لیست با رای دوسوم شدند. 110 فعال سیاسی اصلاحطلب که برخی از آنها از اعضای تشکلهای عضو این جبهه بودند در بیانیه تحلیلی خطاب به دغدغهمندان توسعه و مردمسالاری درباره انتخابات 1402 با عنوان «روزنهگشایی کنیم» نظر و راهکاری متفاوت و حضور در انتخابات 1402 را مطرح کردند.از تشکیل اقلیت قدرتمند در مجلس تا بیم فلسطین شدنبیانیه «روزنهگشایی کنیم» با امضای چهرههای سیاسی و فکری از جمله الیاس حضرتی، علی باقری، غلامحسین کرباسچی، الهه کولایی، محمد فاضلی، حمیدرضا جلاییپور، محمدرضا جلاییپور، احمد شیرزاد، مقصود فراستخواه، مهدی غنی، شهابالدین طباطبایی، محمد ترکمان، احمد مازنی و حجتالله میرزایی و جمعی از روزنامهنگاران و کنشگران اجتماعی حامی اصلاحات منتشر شده است به انتشار درآمد.در این بیانیه 8 سوال مطرح شد. این سوالات به ترتیب:«1- آیا انتخابات ۱۴۰۲ مصداق انتخابات آزاد است؟ 2- معنا و کارکرد رأی دادن در این انتخابات چیست؟ 3- معیار ما برای تصمیم درباره حضور انتخاباتی چیست؟ 4- آیا اساساً نهاد مجلس تاثیری در سرنوشت شهروندان دارد؟ 5- آیا محدودیتهای تحمیلشده بر «حق انتخاب و مشارکت موثرِ» شهروندان در انتخابات باید موجب کنارهگیری از میدان انتخابات شود؟ 6- آیا فعالیت جامعهمحور اثربخشتر از حضور انتخاباتی نیست؟ 7- در مجلس پیش رو که تشکیل اکثریت باکیفیت توسعهگرا ناممکن است، چرا خوب است برای تشکیل اقلیت میانهرو بکوشیم؟ 8- آیا رای اعتراضی در انتخابات ۱۴۰۲ افقگشا است؟» و در ادامه بیانیه پاسخ به این سوالات به صورت تفصیلی داده شده است. از جمله در بخشی از این بیانیه و در پاسخ به سوال دوم آمده است:«معیار ما در این تصمیم گام برداشتن در جهت تحقق عملیِ «خیر همگانی» و مصالح ایران است، نه کسب قدرت و ثروت و نه کسب آبروی شخصی. در نظر ما انتخابات در شرایط ساختاریِ کنونی ایران (از جمله «نظام دو بُنی/ترکیبی»، «نظم دسترسیِ محدود» و «خارج از دالان باریک آزادی») میدانی است برای دو کار: اول- مقاومت در برابر پیشروی نیروهای «خالصساز» و واپسگرا؛ و دوم - برداشتن گامی، حتی کوچک، رو به جلو در مسیر ساختن تدریجیِ زمینهها و شرایط تحققِ انتخابات آزاد، توسعه فراگیر و پایدار، عدالت، آزادی و سایر کنشهای مؤثر نهادینه شده و جمعیِ جامعهمحور.»یا در پاسخ به سوال سوم چنین توضیح داده است که «سوگمندانه در سالهای گذشته، به علل متفاوت از جمله استفاده اقلیتِ «خالصساز» از کاهش مشارکت، تاثیر همه نهادهای برآمده از انتخابات کاهش یافته است. با این حال، اولاً کنارهگیری مصلحان به کاهش بیشتر تاثیر این نهادها خواهد انجامید، میدان را برای تاخت و تاز افراطیون خالی میکند و لطمات بیشتر به منافع ملی و مصلحت عمومی ایرانیان در شرایط پرمخاطره پیش رو خواهد زد. ثانیاً، هنوز همین نهادهای تضعیفشده، اختیارات و امکانات مهمی را در اختیار دارند. با مشارکت در انتخابات و تلاش برای تقویت ائتلاف نیروهای میانه و کاهش تعداد نامزدهای افراطی غیرتوسعهگرا میتوان هم از میزان آسیب تصمیمهای این نهادها به جامعه ایران کاست و هم بر مصوبات نیکاثرشان اضافه کرد.» البته در این بیانیه به سه سوال 6، 7و 8 که این روزها در محافل سیاسی مورد بحث قرار گرفته است و برخی اصلاحطلبان فعالیت جامعهمحور را در برابر رویکرد انتخاباتمحور مطرح و مناسب برای این جریان دانستهاند و درباره دستیابی به اقلیت قدرتمند با توجه به چهرههای تاییدصلاحیتشده تشکیک کردند، پاسخ داده است. بهعبارتی امضاکنندگان این بیانیه که موضعشان موافق حضور حتی حداقلی در انتخابات است و هنوز در برابر تصمیم هسته سخت قدرت برای حذف آنها از نهادهای تصمیمگیر و اثرگذار و بیتوجهی آن نسبت به ضرورت حضور نگاههای مختلف برای ادامه مسیر حاکمیت، ایستادهاند؛ در بخشی از پاسخ به سوال ششم تصریح کردهاند: «فعالیت انتخاباتی و جامعهمحور یک دوگانه رهزن است؛ چراکه این دو لازم و ملزوم و همافزا هستند. ذینفعان اندکسالاری در «نظمهای دسترسی محدود» مانند ایرانِ امروز، دغدغه مشروعیت و توسعه و مردمسالاری را ندارند و اولویتشان بقا از طریق توزیع رانت و حامیپروری و تحدیدِ سازمانیابی جامعه است. مسئولیت توسعهگرایان و اصلاحگرانِ خشونتپرهیز و تدریجیگرا این است که در این شرایط میدان را خالی نکرده و مبتنی بر رویکردهایی که حس تهدید بقا و امنیت را برمیانگیزد، عمل نکنند و ضمن پاسداشت امنیت و ثبات، گام به گام شرایط آستانهایِ تحقق «نظم دسترسی باز» را بسازند و ذینفعان بیشتر و ائتلافهای وسیعتری برای توسعه و مردمسالاری و عدالت و آزادی بپرورند.» و در پاسخ به سوال هفتم درباره حضور حداقلی توضیح دادند:«اقلیتهای خوب، هم در تاریخ پارلمان ایران و هم در تجربه سایر جوامع توانستهاند نخست از شدت آسیبهای تصمیمهای نامطلوب در مجلس و میزان «سیاستها و نهادهای بد» بکاهند، دوم نقش تعیینکننده در برخی مصوبات کارساز و تمهید «سیاستها و نهادهای خوب» و زمینهسازی اصلاحات ریشهای ایفا کنند، سوم صدای عقلانیت و کارآمدی شهروندان محذوف شوند و چهارم راهی باز کنند و زمینهساز گشایشهای پساانتخاباتی و تشکیل اکثریتهای مؤثر در انتخاباتهای بعدی شوند.»این بیانیه در پاسخ به سوال آخر هم نوعی بیم از «فلسطین شدن» را در صورت عدم مشارکت در انتخابات مطرح میکند و در این بخش آمده است:«حق رأی ما و داشتن هر تعداد – ولو در حد اقلیتی کوچک – نماینده زندگیدوست و توسعهگرا از جمله این امکانات است که نباید آن را واگذار کرد. همه اینها در شرایطی است که هم ذینفعانِ «خالصسازِ» کاهشِ مشارکت و هم ایرانستیزان در شرایط جنگی منطقه و با چشمانداز نگرانکننده برآمدن راست افراطی در آمریکا و چند کشور دیگر از این واگذاری ما استفاده پرضایعه خواهند کرد. درحالیکه میدانیم و تجربه کردهایم که کاهش مشارکت انتخاباتی از جمله به تشدید تهدیدها علیه ایران و تحریمها علیه ایرانیان میانجامد، دغدغهمندان ایران نمیتوانند به وضعیت منطقه و شرایط بینالمللی بیتفاوت باشند؛ بهویژه در جهانی که حتی نسلکشی و پاکسازی قومی وحشیانه فلسطینیان با انواع جنایات جنگیِ رژیم آپارتاید و اشغالگرِ اسرائیل نیز عملاً با مانع مؤثری در سطح جهانی مواجه نمیشود و امنیتیسازی ایران و ائتلافهای وسیع علیه ایران و مخاطرات ملی بزرگ در آینده کوتاهمدت میتواند تشدید شود.»دعوت به حضوردر پایان این بیانیه امضاکنندگان درخواست خود را از حاکمیت و تشکلها و مؤثران در فضای سیاسی مطرح کردند و گفتهاند:«ما، جمعی از دغدغهمندان توسعه و مردمسالاری در ایران، از حاکمیت مطالبه گشایش رقابت انتخاباتی و تایید صلاحیت نامزدهای باکیفیت متکثر (در پاسخ به اعتراضها به ردصلاحیتهای غیرعادلانه) را داریم و خواستار معکوس شدن روند ایرانسوزِ نقض حقوق اساسی شهروندان (از جمله حق مشارکت مؤثر گروههای اجتماعی متکثر در تعیین سرنوشت جمعی) هستیم. همچنین، مبتنی بر دلایل ایراندوستانه فوق، از رهبران و تشکلها و نهادهای سیاسی و مدنیِ میانهرو و اصلاحگرا، شخصیتهای ملی و گروههای مرجع و روشنفکران، متنفذان شبکههای اجتماعیِ آنلاین و آفلاین و فعالان مدنی و سیاسیِ توسعهگرا دعوت میکنیم در انتخابات ۱۴۰۲ زمینهساز حمایت از ائتلافی از نامزدهای میانهرو (در حوزههایی که نامزد باکیفیتی برای رقابت مانده) شوند و از شهروندان دعوت کنند تا با نگذشتن از «حق رأی»شان، در این حوزهها به نامزدهای این ائتلاف رای بدهند. با رأی اعتراضی و روزنهگشا میتوان کوشید نامزدهای افراطی زندگیستیز و ضدتوسعه به مجلس بعدی راه نیابند تا از تأثیر منفی مجلس بر زندگی مردم کاسته و بر نقش مثبت آن افزوده شود و برای خیرهای بزرگتر در سالهای پیش رو زمینه بسازد.»نقدها و بحثهای پیش رو امضاکنندگانبا انتشار این بیانیه، بحثها و نقدهای مختلفی نسبت به آن مطرح شد؛ از اینکه این بیانیه در راستای بیاثر کردن بیانیه جبهه اصلاحات به میان آمده است و عملاً امضاکنندگان به دنبال انشعاب و دودستگی در جبهه اصلاحطلبی و شکلدهی نیروی دومی با رویکرد انتخاباتمحوری هستند یا اینکه آنان تحلیل مناسبی از فضای سیاسی تحمیلشده به مردم و جریان اصلاحطلبی ندارند و عملاً تلاش میکنند که همسو با خواست قدرت عمل کنند و احتمالاً در گامهای بعدی بازمیمانند.
بازار
به پیج اینستاگرامی «خوش خبر1» بپیوندید