تسنیم/ بیست و یکمین روز از ماه مبارک رمضان مصادف با سالروز شهادت مظلومانه امام علی علیه السلام است. به این مناسبت اشعاری از شاعران آیینی کشور منتشر میشود.
غلامرضا سازگاررها ز درد و غم و رنج بی شمار شدمقسم به خالق کعبه که رستگار شدمهمین که خون سرم ریخت روی سجّادهبرای دیدن زهرا امیدوار شدمهمه جوانی من ختم شد به یک مصرع"گل خزانزده در موسم بهار شدم"به روزگار من آن شد در این دو روزهی عمرکه تا قیامت، مظلوم روزگار شدمبه پیش اشک یتیمان از آن تنم لرزیدکه خود به فصل جوانی یتیمدار شدمبه چاه گفتم ای چاه گریه کن بر من بازار که من به کینهی یاران خود دچار شدمچه سالها که ز عمرم گذشت بی زهراخدا گواست که آب از فراق یار شدمبه نخل میثم خود ثبت کن بگو «میثم»که من اسیر ستمهای بی شمار شدممحمدعلی بیابانیعلی تا گفت یا زهرا، حسن در گوش زینب گفت:پدر آماده دیدار مادر میشود امشببریده تیغ تا ابرو، ولی با دیدن پهلودوباره زنده یاد آتش و در میشود امشبعلی انسانیکنار من، صدف دیده پُر گُهر نکنیدبه پیش چشم یتیمان، پدرپدر نکنیدتوان دیدن اشک یتیم در من نیستنثار خَرمنِ جانِ علی، شرر نکنیداگرچه قاتل من کرده سخت بیمهریبه چشم خشم، به مهمانِ من نظر نکنیداگرچه بال و پر کودکانِ کوفه شکستشما چو مرغ، سر خود به زیر پَر نکنیداز آن خرابه که شبها گذرگه من بودبدون سُفرهی خرما و نان گذر نکنیدبه پیرمرد جذامی سلام من ببریدولی ز مرگ من او را شما خبر نکنیدز کوچهای که گرفتند راه مادرتانتمام عُمر شما هم چو من گذر نکنیدمرضیه عاطفیثمر نداشت! خزان میشد و بهار نداشتزمان؛ بدونِ علی غیرِ شامِ تار نداشتنداشت عالَم اگر مَظْهَر العَجائب راکسی برای مباهات و افتخار نداشتجَنم اسیرِ هراسی همیشگی میشدعلی نبود! جهان تیغِ ذوالفقار نداشتبدونِ حیدر کرار، کارزار نبودکنارِ قلعه خیبر «دری» قرار نداشتعلی اگر نمیآمد، نبود حالِ طوافبنایِ کعبه چنین مُهرِ اعتبار نداشتبدونِ أشهدُ أنّ عَلی وَلی ٱللهاذان به مأذنه مضمونِ استوار نداشتنبود شاهدِ عینی برای عدلِ خدابساطِ حقطلبی هیچ اقتدار نداشتاگر به خاک نمیکاشت بذرِ نخل، علیرطب هر آینه بازارِ کسب و کار نداشتاگر سقیفه نمیبود...، عالمِ باقی--بهشت بود سراسر! عذابِ «نار» نداشتدلم گرفته برای سکوت و غربتِ اوبرای جاریِ اشکی که اختیار نداشتطبیبِ هر دو جهان را طبیب کرد جوابوَ انتظار به جز حالِ احتضار نداشتبه غیرِ چند یتیمی که «شیر» آوردنداز اهلِ کوفه به جز کینه انتظار نداشتشبیه فاطمه در لحظههایِ پایانینگاهِ کامل و لبخندِ آشکار نداشتشبانه رفت و عجب تازه شد غمِ مادرکسی شبیه حسن حالِ إنکسار نداشت!