کم خبر/ متن این ترانه:
در دیگران می جوئی ام اما بدان ای دوستاین سان نمی آمیز من حتی نشان ای دوستمن در تو گم گشتم مرا در خود صدا می زدتا پاسخم را بشنوی عشق و آسان ای دوستای دوست ای دوست ای دوست ای دوستدر آتش تو زاده شد ققنوس شعر منسردی مکن با این چنین آتش بجان ای دوستگفتی بخوان خواندم وگر چه گوش نسپردیحالا که لالم خواستی پس خود بخوان ای دوستای دوست ای دوست ای دوست ای دوستمن قانعم آن بخت جاویدان نمی خواهمگر می توانی یک نفس با من بمان ای دوستیا نه تو هم با هر بهانه شانه خالی کناز من منی بر شانه ها بار گران ای دوستنامهربانی را هم از تو دوست خواهم داشتبیهوده می کوشید به ما نی مهربان ای دوستآن سان که می خواهد دلت با من بگو آییمن دوست دارم حرف دل را بر زبان ای دوستای دوست ای دوست ای دوست ای دوستای دوست ای دوست ای دوست ای دوست