کم خبر/ متن ترانه رخصت از زنده یاد ناصر عبداللهی:
رخصت بده که بشکنم غرورمو به پای تو فرصت بده که جون بدم به حرمت صدای تومهلت بده تو شهر تو دوباره دربدر بشماز شعله نگاه تو یه تل خاکستر بشمبذار که رنگ گونه هات منو به مسلخ بکشه بختک سرد بی کسی از رو دریچه رد بشهبا رخصت نگاه تو البرز و از جا میکنمرو خواب شب خط می کشم به قلب فردا می زنم