مرثیه سرایی شاعران در پی ترور شهید فخری زاده
مرثیه سرایی شاعران در پی ترور شهید فخری زاده

مرثیه سرایی شاعران در پی ترور شهید فخری زاده

ایسنا/ در پی حادثه تروریستی روز گذشته و به شهادت رسیدن محسن فخری زاده، رییس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع، تعدادی از شاعران مطرح کشور ضمن محکوم کردن این عملیات تروریستی، با انتشار اشعار خود در رابطه با شهید فخری زاده، نسبت به شهادت وی واکنش نشان دادند و ناراحتی خود را ابراز کردند.

حسین صیامی، شاعر آئینی، با انتشار شعر خود در صفحه مجازی‌اش ضمن محکوم کردن حادثه تروریستی روز گذشته و عرض تسلیت بابت به شهادت رسیدن محسن فخری زاده نوشت: «بسم الله المنتقم، بغضم این ابیات شد:مخواه تا بنویسند ناتوان بودیمفقط دو تا لب خالی و یک دهان بودیممخواه تا بنویسند اهل ترس شدیممخواه تا بنویسند سر گران بودیمکنون که حرف درشتی زدند، حرف بزنمخواه تا که بگویند بی‌زبان بودیمشکسته‌اند سبو را، سبویشان بشکنمخواه تا بنویسند رایگان بودیمدر آبسرد فرو ریخت کوه غیرتمانفریب‌خورده نیرنگ ناکسان بودیمبه سربه‌زیری عکس شهید خیره بماننگاه کن که ببینی چه بی‌نشان بودیمقلم بگیر و به ما تیغ انتقام بدهنشان دهیم چنانیم و آنچنان بودیم بخواه خون بدهیم و نشانشان بدهیماگرچه تنها بودیم، قهرمان بودیم». علی محمد مودب، شاعر انقلابی و مطرح اهل خراسان و مدیر موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب نیز با عنوان یا شهید، نوشت: سواری بر زمین افتاد و اسبی در غبار آمد غروب از جاده دردا باز اسبی بی‌سوار آمدبَرَد چون عشق دل، جز باختن راهی نمی‌ماندسواران را بگو جز تاختن راهی نمی‌ماند جراحت‌ها به تن‌ها جامه دیدار می‌دوزدبکش ما را ز خون‌ ما چراغ لاله می‌سوزد بکش ما را که با خون زنده است این باغ بارآور خوشا در خون طپیدن، الأمان از مرگ در بستر خضابی خوشتر از خون نیست مردان خدایی را ببین در قتلگه سیمای عقل کربلایی را کفن خون باد مردان را و تقدیر معین باد چراغ عقل ابراهیم‌ها در شعله روشن باد خوشا عقلی که در صفین با کرّار همراه استخوشا عقلی که می‌ماند خوشا عقلی که جانکاه است ز جان تن می‌زند تا خون دهد بستان ایمان را که تا روشن نگه دارد چراغ عقل انسان را خدایا یال اسبان مدتی شد خون نمی‌بیند بیابانها خیابان‌های ما مجنون نمی‌بیندخوشا با سر اشارات شهیدان بر سر نیزه کلام این است و فقه این است خون بر منبر نیزه ببین در کربلا در جوش، بحر خون خوبان را چه فخری برتر از خون، چهرةگلگون خوبان را چرا تن می‌زنی از عقل ای جان تشنه خون باش اگر لیلی شناسی رو به صحرا آر ! مجنون باش به شور این رودها تا ساحل موعود خواهد رفت نترس از سد و صخره عاقبت این رود خواهد رفت یکی بر ره نشسته صخره‌واری تا که ره بندد شهیدی غرقه در خون بر خیال صخره می‌خندد اگر کشتیست عاشورا، در این خون غرقه باید زیست ببین چشم شهیدان را، به جز خون هیچ راهی نیستحسین ای نوح! ای کشتی! مرا هم غرقه در خون کن به خون قربانیان را از غل و زنجیر بیرون کن بخوان تا عزم سر از گریه شبگیر بردارد پدر بر خاک افتاده پسر شمشیر بردارد هلا زین دم به جز خون، هیچ حرفی با منافق نیست گلوی زخم ما را دیگر آن گفتار سابق نیست دگر حرفی نمانده گفتگوی آخرین خون است بمان تا حرف آخر، خون جواب داغ این خون استهمچنین علی داودی، شاعر انقلابی، ضمن عرض تسلیت شهادت محسن فخری زاده، شعر زیر را منتشر کرده است: چرا و چرا و چرا می‌کُشند؟به جرم صدا، بی‌صدا می‌کشندبگو تا به کِی تا به کِی تا به کِیدر این کربلا مصطفی می‌کشند؟نمی‌میری ای نور! ای زندگی!اگر مرده ‌دل‌ها تو را می‌کشنداگر چه به اصرار و انکارشانتو را بارها بارها می‌کشندکنون بذر خورشیدها خون توستچه باکی اگر شعله را می‌کشندهوای نفس‌های مایی هنوزاگر چه تو را بی‌هوا می‌کشندچنین بوده آیین تاریکشانکه خفاش‌ها روشنا می‌کشندشکستیم و آغاز روییدنیمکه ما را برای بقا می‌کشند...شهادت چه جانی به ما داده استکه ما زنده هستیم تا می‌کشند

همچنین ببینید

بارش غیرمنتظره برف همه را شوکه کرد

بارش غیرمنتظره برف همه را شوکه کرد

بارش غیرمنتظره برف در آفریقای جنوبی سبب غافلگیری رانندگان شد.