کم خبر/ امروز ۲۶آذر و روز درگذشت مولاناست. این ویدئو هم به همین مناسبت برای امروز انتخاب کردم:معنی و شعری از مثنوی معنوی: یک دزدی از مارگیری ، ماری رو میدزده و از روی نادانی، اون مار رو گرانبها تصور میکنه. مارِ زهرآگین او رو نیش میزنه و میکُشدش.مارگیر ، وقتی که جسد دزد رو دید او رو شناخت و گفت: مارِ دزدیدهشده من بود که دزد رو به دیار نیستی فرستاد و من از این بلای عظیم جان سالم به در بردم، در حالیکه وقتی دزد، مار را از من دزدید ، من رنجیدم و دست به دعا برداشتم که خدایا مار رو به من برگردون:اینک سپاس خدای را که این دعایم را اجابت نفرمود. من گُمان میکردم که به اجابت نرسیدن دعایم زیانبار است ولی اینک میبینم که تماما سود و نفع بوده!دزدکی از مارگیری مار بردز ابلهی آن را غنیمت میشمردوارهید آن مارگیر از زخم مارمار کُشت آن دزد خود را زار زارمارگیرش دید پس بشناختشگفت از جان مار من پرداختشدر دعا میخواستی جانم از اوکش بیابم مار بستانم از اوشکر حق را کان دعا مردود شدمن زیان پنداشتم آن سود شدبس دعاها کان زیان است و هلاکوز کرم مینشنود یزدان پاکمصلح است و مصلحت را داند اوکان دعا را باز میگرداند اوشعر از : مولانابرگرفته از ziba_beshnavim
شاید شانس آورده ایم که بعضی از درها هرگز باز نشد!
برچسب ها اردشیر رستمی مولانا کتاب