اخبار فاضل نظری

اخبار فاضل نظری

شعر خوانی زیبایی از فاضل نظری در کابل

کم خبر/ ردّ پایی تازه از پشت صنوبرها گذشتچشم آهوها هراسان شد، گمان کردم توییای نسیم بی قرار روزهای عاشقیهر کجا زلفی پریشان شد، گمان کردم توییباد پیراهن کشید از دست گل ها ناگهانعطر نیلوفر فراوان شد، گمان کردم توییچون گلی در باغ، پیراهن دریدم در غمتغنچه ای سر در گریبان شد، گمان کردم

بیشتر بخوانید

شعر خوانی زیبایی از  فاضل نظری

کم خبر/ ‌‌‌چشم آهو چه مگر گفت به سرپنجه ی شیرکه شد از صید پشیمان و سرافکند به زیراگر از یاد تو جانم نهراسید ببخشزندگی پیش من ای مرگ! حقیر است حقیرمنتی بر سر من نیست اگر عمری هستپیش این ماهی دلمرده چه دریا، چه کویرچو قناری به قفس یا چو پرستو به سفرهیچ یک! من چو کبوتر نه رهایم، نه

بیشتر بخوانید

ویراست جدید گزیده اشعار فاضل نظری منتشر شد

کم خبر/ویراست جدید گزیده اشعار فاضل نظری  به همراه اضافات منتشر شد.«گفت: درنگ کنید که من آتشی دیده ام.ای بسا خبری بیاورم از آن.»رفت. و «پیامبر» بازگشت.چاپ 2 / بهار 1400268 صفحهقطع رقعی - گالینگور نفیسقیمت 65000 تومانانتشارات مرواریدبرگرفته از اینستاگرام morvaridpubبه پیج اینستاگرامی

بیشتر بخوانید

شاعرانه/ باز می‌پرسمت از مساله دوری و عشق

کم خبر/بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاستآه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاستمثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آبدردلم هستی وبین من وتوفاصله هاستآسمان باقفس تنگ چه فرقی داردبال وقتی قفس پرزدن پر زدن چلچله هاستبی توهرلحظه مرابیم فروریختن استمثل شهری که به روی گسیل زلزله هاستبازمیپرسمت ازمسئله

بیشتر بخوانید

شاعرانه/"خیر شما رسیده به ما مرحمت زیاد" از فاضل نظری

کم خبر/ دلواپس گذشته مباش و غمت مبادمن سالهاست هیچ نمی آورم به یادبی اعتنا شدم به جهان، بی تو آنچنانکز دیدن تو نیز نه غمگین شوم نه شادرسم این مگر نبود که گر آتشم زنیخاکستر مرا نسپاری به دست بادگفتی ببند عهد و به من اعتماد کننفرین به عهد بستن و لعنت به اعتماداین زخم خورده را به ترحم نیاز

بیشتر بخوانید

شعر خوانی زیبایی از فاضل نظری

کم خبر/  به نسیمی همه راه به هم می ریزدکی دل سنگ تو را آه به هم می ریزدعشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ استگاه می ماند و نا گاه به هم می ریزدآنچه را عقل به یک عمر به دست آورده استدل به یک لحظه کوتاه به هم می ریزدآه یک روز همین آه تو را می گیردگاه یک کوه به یک کاه به هم می ریزدبرگرفته از time_dialogبه

بیشتر بخوانید

شاعرانه/ این هدیه را اگر نپذیری کجا برم

کم خبر/این هدیه را اگر نپذیری کجا برمجان است جان! اگر تو نگیری کجا برمیار عزیز! یوسف من کم تحمل استاین برده را برای اسیری کجا برمبخت مرا سیاه چو گیسوی خود مخواهموی سفید را سر پیری کجا برمای قلب زخم خورده ی بیمار، من تو راگر پیش پای دوست نمیری کجا برمجان هدیه ای است پیشکش آورده از خودتاین

بیشتر بخوانید

"به هر دل بستنم عمری پشیمانی بدهکارم" شعر خوانی زیبایی از فاضل نظری

کم خبر/  به هر دل بسـتنم عمری پشیمانی بدهکارمنباید دل به هرکس بسـت، اما دوستت دارمپر از شور و شعف با سر به سـویت می‌دوم چون رودتو دریا باش تا خـود را به آغوش تو بسپارمدل‌آزار اسـت یا دلخواه مایـیم و همـین یک دلببر یا بازگردان من به هر صـورت زیان‌کارمملامت می‌کـنندم دوسـتان

بیشتر بخوانید

شاعرانه/ ای کاش عشق سر به سر ما نمی‌گذاشت

کم خبر/گر عقل پشت حرف دل، اما نمی‌گذاشتتردید پا به خلوت دنیا نمی‌گذاشتاز خیر هست و نیست دنیا به شوق دوستمی‌شد گذشت... وسوسه اما نمی‌گذاشتاین قدر اگر معطل پرسش نمی‌شدمشاید قطار عشق مرا جا نمی‌گذاشتدنیا مرا فروخت ولی کاش دست‌کمچون بردگان مرا به تماشا نمی‌گذاشتشاید

بیشتر بخوانید