اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در کم خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
سارا معصومی/ به گزارش «اعتماد»، در سه روز گذشته از صدور قطعنامه علیه تهران در شورای حکام و آغاز عملیاتی شدن واکنشهای تهران، واکنشها به این جدال تازه به خصوص در سطح ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی متفاوت بوده است. در فضای مجازی در میان کاربران ایرانی عدهای واکنش ایران را متناسب و برخی آن را به روشن کردن کبریتی در انبار باروت تشبیه کردهاند. طرفداران واکنش ایران به خصوص در بخش قطع دوربینهای فراپادمانی معتقدند که ایران شفافسازی لازم را در حوزه فعالیتهای هستهای خود در گذشته و حال داشته و باید با آنچه بازی سیاسی رافائل گروسی براساس نسخه اسراییل میخوانند مقابله کند. اما در آنسوی میدان منتقدان واکنش ایران یا آن را متناسب با متن و لحن قطعنامه نمیدانند یا معتقدند که تهران باید در مقابل تلاش طرف مقابل برای انداختن تقصیر پیچیدهتر شدن روند احیای برجام تدبیر بیشتری از خود نشان میداد.
سخنان رافائل گروسی درباره تاثیر قطع اتصال 27 دوربین در حوزه فراپادمانی بر روند احیای برجام تا حدودی با شرایط میدانی هم تطبیق دارد. مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که از منظر ایران این هیاهو نتیجه گزارش اخیر او به آژانس است در پاسخ به پرسش خبرنگاران در وین گفت: «اقدام ایران به معنای آن است که یک پنجره فرصت سه تا چهار هفتهای برای بازگرداندن بخشی از نظارتهایی که حذف میشوند وجود خواهد داشت و در غیر این صورت، آژانس بینالمللی انرژی اتمی توانایی خودش را برای مطلع شدن از مهمترین فعالیتهای هستهای ایران از دست خواهد داد. اگر برجام احیا شود، آن زمان آژانس امکان ارایه خدمات در زمینه فعالیتهای هستهای ایران به طرفهای امضاکننده را ندارد و نمیتواند به آنها بگوید که ایران در چه نقطهای قرار دارد.» به گزارش «اعتماد»، هرچند که در لزوم واکنش نشان دادن تهران به گزارش گروسی و قطعنامه شورای حکام هیچ شکی وجود ندارد اما سوال اساسی که محور برخی انتقادهای داخلی از نوع تصمیم تهران هم شده این است که آیا هزینههای این تصمیم بیشتر متوجه تهران نخواهد بود؟ آیا تهران در واکنش به گزارش گروسی و قطعنامه نمیتوانست از گزینههای دیگری استفاده کند؟ برای پاسخ به این پرسش باید به کاربرد دوربینهای فراپادمانی در مسیر احیای برجام و پس از آن گزارش آژانس در تایید صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران و صدور گواهی نتیجهگیری گستردهتر در سال هشتم اجرای برجام یا زودتر از آن (هر زمان که این امر بر آژانس مسجل شود) توجه داشت. در حال حاضر مذاکرات میان ایران و ایالات متحده به شکل غیرمستقیم با وساطت اتحادیه اروپا ادامه دارد و طرف ایرانی میگوید که ابتکارهای جدیدی را هم به طرف امریکایی ارایه کرده است. هرچند که روند مذاکرات بسیار کند و حل اختلافهای باقیمانده به تصمیم سیاسی تهران و واشنگتن بستگی دارد اما هنوز ناظران این روند از رسیدن به توافق برای احیای برجام ناامید نشدهاند. در شرایطی که ایران و امریکا در نهایت تصمیم سیاسی مقتضی را گرفته و در مسیر احیای برجام قرار بگیرند، آژانس بینالمللی انرژی اتمی نقش کلیدی را در نظارت و تایید بازگشت ایران به اجرای تعهدات هستهای برعهده خواهد داشت. در این نقطه است که آژانس باید بتواند با استفاده از دادههای دوربینهای فعال در تاسیسات هستهای ایران کمیت و کیفیت فعالیتهای هستهای ایران مانند سطح غنیسازی یا میزان انباشت مواد غنیشده را تعیین و گزارش کند تا مشخص شود که ایران برای رسیدن به کف تعهدات برجامی به چه مدت زمان نیاز دارد. کلسی داونپارت از کارشناسان حوزه خلع سلاح در این باره در حساب توییتری خود نوشت: «تعبیری که گروسی برای وضعیت به وجود آمده به کار برد و آن را ضربه مهلک به روند احیای برجام خواند، درست است، چرا که اگر آژانس تداوم دانش درباره برنامه هستهای ایران را از دست بدهد، نمیتواند روند نظارت بر اجرای برجام از سوی ایران را تایید کند. برهمین اساس مدیرکل از باقی ماندن فرصت سه تا چهار هفتهای برای اتصال دوباره دوربینها سخن گفته است. از سوی دیگر، حذف این دوربینها این گمانه را تقویت میکند که ایران در حال مخفی کردن مواد هستهای است. چه این ادعا و گمانه درست باشد و چه نباشد این مساله میتواند در واشنگتن سر و صدا به پا کرده و روند احیای برجام را سخت کند.» در چنین شرایطی به نظر میرسد که از میان واکنشهای ایران، قطع اتصال دوربینهای فراپادمانی عملا یک ضربالاجل زمانی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات وین مشخص کرده که به گفته گروسی 3 تا 4 هفته دیگر خواهد بود. این در حالی است که اگر نظارتهای آژانس به قوت خود باقی مانده بود، فرصت پیش رو برای ادامه مذاکرات وین منوط به عوامل دیگر از جمله میزان انعطاف سایر طرفها در خصوص آنچه کاهش زمان گریز هستهای ایران و بقای منافع عدم اشاعهای آن بود.
اکنون پرسش این است که آیا ایران با این اقدام قصد اهرمسازی و فشار بر واشنگتن برای پذیرش مطالبههای تهران و حصول توافق در یک ماه آتی را داشته یا با علم به تبعات این گام، تمایلی برای احیای برجام ندارد و توافق را غیرممکن میداند. از سوی دیگر در شرایطی که مذاکرات برای احیای برجام ادامه پیدا کند عدم دسترسی آژانس به اطلاعات این دوربینها و به اصطلاح کور شدن چشم نظارت فراپادمانی این نهاد میتواند دست طرف مقابل را برای امتیازخواهی بیشتر از تهران باز کند. در حال حاضر براساس آنچه در چندماه اخیر به رسانهها درز پیدا کرده متن توافق 27 صفحهای احیای برجام آماده و منتظر حلوفصل آخرین اختلافها میان تهران و واشنگتن است که اتفاقا اختلافهای باقیمانده در حوزه فنی نیستند و به گواه منابع ایرانی، دو طرف درباره نحوه اجرای تعهدات برجامی از سوی ایران به توافق نهایی دست پیدا کردهاند. در شرایطی که مذاکرات ادامه پیدا کرده و اتصال دوربینهای فراپادمانی هم وصل نشود، طرف غربی میتواند با ادعای نداشتن دسترسی و عدم اطلاع از چند و چون توسعه برنامه هستهای ایران خواهان باز شدن مجدد بندهای مربوط به اجرای تعهدات ایران شود و مطالبه اعمال تغییرات در مفاد بخش هستهای نظیر زمانبندیهای قبل از روز اجرا یا جزییاتی از این دست را مطرح کند. در چنین شرایطی خطر باز شدن دوباره پرانتزهای بستهشده در بخش ترتیبات اجرایی کم نیست و البته ابتداییترین هزینه این مساله، تطویل بیشتر مذاکرات خواهد بود. تهران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی هنوز از فضای متشنج موجود فاصله نگرفتهاند اما برخی کارشناسان معتقدند که در صورت احیای برجام در بازه زمانی کوتاهمدت و فاصله گرفتن دو طرف از فضای ملتهب کنونی، امکان کاستن از هزینههای تنش به وجود آمده میان ایران و آژانس وجود دارد.یک دیپلمات ارشد ایرانی در این باره به «اعتماد» میگوید: یک واکنش زمانی میتواند درست باشد که در ظرف زمانی و مکانی درست صورت بگیرد. ابتدا به ساکن باید به این سوال پاسخ بدهیم که آیا در چند هفته اخیر هشدارها درباره صدور قطعنامه در شورای حکام را جدی گرفتیم یا آن را با سادهلوحی هیاهوسازی خواندیم؟ نکتهای که نباید فراموش کنیم، این است که حافظه تاریخی جامعه جهانی امروز را میبیند و به یاد نمیآورد که مسبب اصلی این وضعیت دونالد ترامپ، رییسجمهور پیشین امریکاست که با خروج از برجام همه را گرفتار این مخمصه کرد و این تهران بود که تا به امروز حداقل این توافق را در اغما زنده نگه داشته است. ما نباید کاری بکنیم که طرف مقابل در جنگ روایتها پیروز شده و با غالب کردن روایت خود، ایران و واکنش ایران را عامل شکست مذاکرات معرفی کند. ما باید ابتکار عمل در حوزه فرصتسازی برای دیپلماسی و مدیریت تنش را در دست بگیریم نه اینکه در زمین طرف مقابل بازی کرده و پرچم تشدید تنش را بالا ببریم.