ایبنا/«ببخشید! میشه اون چشماتونو، یه امشب به من قرض بدید تا صبح توش نگاه کنم و صبح صحیح و سالم تحویلتون بدم؟» این، بخشی از پنجاهوپنج داستان کوتاه بهزاد فراهانی است؛ کتابی که از کبابی میدان ژاله و عشق آدم ناشی گفته و خاطرات شب چهارشنبههایی را تعریف کرده که همگی مهمان شاه بودند و به مطرب آبادیشان زندهباد گفتند. آنطور که در مقدمه این کتاب گفته، بهزاد فراهانی، تا قلب اروپا رفته و با آموختههایش، روستایی را روایت کرده که خاک آن، قلب و جانش است. این کتاب را با عشق به درمنکیها از محله بالا تا محله پایین، از اربابی و رعیتی، از مسلم خان تا مش خداداد، از چوپانان تا دشت بانان، از عاشقان و معاشقان، خلاصه جمیع شیفتگان فراهان تقدیم کرده و حاصل سالها که نه، روزها و دقیقههای زندگی اوست؛ هر آنچه که دیده، تجربه کرده و آموخته را نوشته و به چاپ رسانده است. او این کتاب را اینطور معرفی کرده: گل سرخی است که شاید بتوان بوئیدش. بهزاد فراهانی، نمایشنامهنویس، بازیگر و کارگردان تئاتر و سینما است. او فارغالتحصیل دانشکده هنرهای دراماتیک بوده که تحصیلات تکمیلی تئاتر را در فرانسه گذرانده است. بهزاد فراهانی فعالیت هنری خود را با بازی در تئاتر آغاز کرد و با نگارش فیلمنامه «سفر سنگ»، به جمع اهالی سینما پیوست. از مهمترین و تأثیرگذارترین فعالیتهای هنری او میتوان به عضویت در گروه سرکیسیان، گروه مفید، گروه ارنواز (سیروس ابراهیمزاده)، انجمن تئاتر ایران (ناصر رحمانینژاد و سلطانپور)، گروه هنر ملی (عباس جوانمرد و بهرام بیضایی) و تأسیس گروه تئاتر کوچ اشاره کرد. فراهانی بیش از 5 دهه است که حضوری مستمر در رادیو، تئاتر، سینما و تلویزیون دارد و اکنون بخشی از این تجربهها را در قالب یک کتاب منتشر کرده است. این کتاب شامل پنجاهوپنج داستان کوتاه در 248 صفحه بوده و توسط خانه فرهنگ و هنر گویا به قیمت 40 هزار تومان در قطع رقعی منتشر شده است. طرح جلد این کتاب نیز، نقاشی اثر عادل یونسی است.
مجموعه داستانهای بهزاد فراهانی منتشر شد
برچسب ها بهزاد فراهانی داستان کوتاه کتاب