صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
رحمان قهرمانپور / در مورد مناظرهها باید به چند نکته کلی توجه داشته باشیم؛ اول اینکه مناظرهها هیچگاه برنده یا بازنده قطعی ندارند چون رأیدهندگانی که طرفدار یک نامزد هستند، نسبت به او تعصب دارند و معمولا ضعفهای او را نمیبینند. معیار اصلی ما در مناظرهها معمولا معطوف به آرای مردد یا بیطرف، یعنی آنهایی که هیچ تعصبی نسبت به هیچ نامزدی ندارد، است. بر این اساس، مناظرهها معمولا بیشترین تأثیر را روی آرای مردد و نه روی آرای قطعی و ایدئولوژیک، دارند. به نظر من مناظره اول ریاست جمهوری، به جای اینکه حول اقتصاد یا سیاست خارجی دور بزند، بیشتر روی توانایی افراد چرخید؛ یعنی این سؤال مطرح بود که افرادی که در مناظره حضور داشتند، آیا توانایی حل مشکلات اقتصادی کشور را دارند یا نه. اصولگرایان توانستند این پیام را منتقل کنند که اصلیترین عامل بروز مشکلات فعلی، عملکرد فعلی آقای روحانی است. در عین حال آقایان قاضیزاده، زاکانی، محسن رضایی و حتی آقای جلیلی تاکید داشتند که مشکلاتی که ما از آنها سخن میگوییم، مشکلات ساختاری است که از 50سال پیش در ایران وجود داشتهاند. باتوجه به این امر، پیام اصلی نامزدهای اصولگرا که میخواستند دولت آقای روحانی را مسوول اصلی مشکلات اقتصادی جا بیاندازند، دچار تضعیف شد؛ یعنی در نهایت پذیرفته شد که مشکلات اقتصادی کشور، ساختاری است و رفتوآمد افراد چندان نمیتواند روی وضعیت تأثیر بگذارد. این وضعیت به نفع دو نفر تمام میشود؛ اول آقای رئیسی که نامزد پیش رو در نظرسنجیهاست و تصویر کلی مثبتی حول او وجود دارد و بنابراین آرای مردد وقتی با خود فکر میکنند که چه کسی میتواند مشکلات را حل کند، اولین نفری که به ذهنشان میرسد، آقای رئیسی خواهد بود. دوم آقای همتی، چون در زمینه اقتصادی صاحب رأی و نظر است. آقای همتی با وجود اینکه نامزد کمتر شناخته شدهای است اما چون رییس کل بانک مرکزی بوده و توان اقتصادی دارد، بخشی از رأیدهندگان تصور میکنند که او هم میتواند راهحل مساله باشد.
استراتژی رئیسی خودداری از درگیری با نامزدهاست استراتژی آقای رئیسی، استراتژی «خودداری از درگیری» با نامزدها بود. پیش فرض ایشان این است که هرچه بیشتر تخریب شود، از آرای او کم میشود، بنابراین سعی میکند در وهله اول تخریب نشود و برای همین کوشید با نامزدها بحث دو طرفه نداشته باشد و به تخریبها جواب مستقیم ندهد. این نکته را هم باید در نظر گرفت که جواب ندادن به تخریب، به معنی بیاثرشدن تخریب نیست. تحقیقات نشان میدهد که وقتی شما به تخریبها بیتفاوت باشید، در بلند مدت ممکن است به ضرر شما تمام شود. بنابراین معتقدم اگر آقای رئیسی بخواهد به استراتژی خودداری از درگیری ادامه بدهد، ممکن است ریزش آرای ایشان در مناظرههای دوم و سوم بیشتر شود.مهرعلیزاده؛قطب اصلی انتخابات نشدبه نظر من، آقای مهرعلیزاده آمده بود که خودی نشان بدهد و تلاش کند اصلاحطلبان را جذب خود کند.حملات ایشان شدیدتر و تیزتر از حد انتظار بود. ایشان حتی از افرادی در حوزه محیطزیست نام برد که محکومیت کیفری داشتند. باید ببینیم که انتقادات تیز ایشان از آقای رئیسی در قالب اصطلاحاتی مثل «سندروم پست بیقرار» در نظرسنجیها مؤثر خواهد شد یا نه؛ البته به نظر من تا حدی مؤثر خواهد بود. در مجموع آقای مهرعلیزاده نسبت به آن چیزی که از ایشان انتظار داشتیم، بهتر عمل کرد اما در نهایت، قطب اصلی انتخابات نشد و ضعیفتر از آقای همتی ظاهر شد. آقای مهرعلیزاده با وجود اینکه تلاش کرد خود را اقتصاددان نشان بدهد، اما بهدلیل اینکه پیچیده صحبت کرد و برای رأیدهنده مردد معلوم نبود منظور ایشان از «مهندسی اقتصادی» چیست، نتوانست این تصویر را جا بیاندازد که یک اقتصاددادن است و بیشتر تاکید کرد که من یک مدیر هستم. احتمالا آقای مهرعلیزاده منتظر است در مناظرههای دوم و سوم، بتواند بهتر عمل کند. از طرف دیگر آقای مهرعلیزاده رقابتی درونی با آقای همتی داشت و برای همین، اصولگرایان نتوانستند ایشان را بهعنوان نامزد پوششی آقای همتی جا بیاندازند.مشکل اصلی رضایی، نوسان میان دو چهره نظامی و اقتصادی است آقای محسن رضایی در ابتدای مناظره یک اشتباه عجیب داشت. ایشان باید حرکت خود را منطقا از موضع نامزد مستقل آغاز میکرد اما حملات ابتدایی آقای همتی باعث شد تا آقای رضایی در دام ایشان بیفتد و دیگر از آن پس، به سمتی حرکت کرد که به تیم اصولگرایان منتسب شد. همین انتساب، میزان قدرت مانور آقای رضایی را کاهش داد. در اواخر مناظره، آقای رضایی متوجه شد که باید به آن جایگاه مستقل خود بازگردد و بابت همین، تاکید کرد که در دولت خود هم از اصولگرایان استفاده خواهد کرد و هم از اصلاحطلبان. با این حال مشکل اصلی آقای رضایی، نوسان میان دو تصویر یکی فرمانده نظامی و سرباز میهن و دیگری، اقتصاددان بود. آقای رضایی در نهایت نتوانست رأی دهنده مردد را قانع کند که آیا او همچنان یک فرمانده نظامی است یا یک اقتصاددان. ضمنا پرهیز آقای رضایی از ایجاد دو قطبی با آقای رئیسی، اقدام درستی بود چون میدانست که ایجاد دوقطبی با آقای رئیسی نمیگیرد و در نهایت خود آقای رضایی، بیشتر متضرر میشود. حملات زاکانی و رضایی، همتی را تبدیل به قطب دوم انتخابات کردآقای همتی در ابتدای مناظره یک اشتباه محرز داشت و مساله خود با اصولگرایان را شخصی کرد. وقتی در کمپین، موضوعات و مسائل شخصی میشوند، برای رأیدهنده مردد چندان جذابیتی ندارد چون رأیدهنده تصور میکند که آن فرد، دغدغه و درد مردم را ندارد و او دارد به مسائل شخصی خود فکر میکند. البته آقای همتی در ادامه توانست این اشتباه خود را جمع کند. از طرف دیگر حملات آقای زاکانی علیه آقای همتی از جمله اینکه گفت باید به شما «نوبل شیمی» بدهند، باعث شد که حملات آقای همتی بیشتر دیده شود. حملات آقای زاکانی و رضایی باعث شد که آقای همتی در کنار آقای رئیسی، علناً به قطب دوم انتخابات تبدیل بشود. در نیمه دوم مناظره، آقای همتی فهمید که اگر بخواهد به کمپین منفی خود ادامه بدهد، به ضررش خواهد بود به همین دلیل به کمپین مثبت رو آورد؛ برای همین تاکید کرد که من مجبور که پاسخگویی به حملات پنج نفر هستم. آقای همتی در نهایت سعی کرد خود را از زیر بار اتهام ایجادکننده وضع موجود، خلاص کند. آقای همتی احتمالاً در نظرسنجیها رشد خواهد داشت اما این رشد، چندان زیاد نخواهد بود. باید ببینیم آقای همتی در مناظرههای بعدی، آیا با حمایت اصلاحطلبان وارد خواهد شد یا بدون حمایت آنها.جلیلی، پایگاه رأی خود در میان اصولگرایان را تثبیت کردآقای جلیلی همچنان با این فرض دارد پیش میرود که کمپین، یعنی برنامه خوب برای اداره کشور. ایشان از برنامههایی که تدوین کرده بود، به خوبی دفاع کرد و حتی نسبت به هشت سال پیش، شفافتر و رساتر سخن گفت. با این حال، زبانی که توسط آقای جلیلی به کار برده میشود، از نوع تخصصی است که برای مردم عادی برقراری ارتباط با این نوع زبان، کار دشواری است. در مجموع تصور میکنم که آقای جلیلی در مناظره اول، پایگاه رأی خود در میان اصولگرایان را تثبیت کرد و باید ببینیم که آیا در مناظره دوم، بهدنبال گسترش پایگاه رأی خود بین آرای مردد خواهد بود یا نه.قاضیزادههاشمی از درگیریها عقبنشینی کردآن چیزی که درباره آقای قاضیزادههاشمی مشخص بود، این بود که در درگیری میان آقایان همتی و مهرعلیزاده با آقایان رئیسی و زاکانی و رضایی، به نوعی عقبنشینی کرد و به این سمت رفت که صرفا برنامه دولت خود را ارائه بدهد. ایشان هم مانند آقای جلیلی، کمپین خود را بر اساس برنامه پیش برد اما برنامه ایشان، از انسجام، پختگی و شفافیت برنامه آقای جلیلی برخوردار نبود. برنامه آقای جلیلی در مقایسه با برنامه آقای قاضیزادههاشمی، به مراتب کاربردیتر، شفافتر و مدونتر بود.حملات زاکانی بازدارنده اما تکراری بودآقای زاکانی از منظر نوع موضع گیری، خوب و بازدارنده عمل کرد و باعث شد که شدت حملات آقای همتی و مهرعلیزاده کاهش یابد. ایشان درباره چرایی به وجود آمدن مشکلات اقتصادی، عمدتا توجه مخاطب مردد را متوجه دولت آقای روحانی کرد و سعی داشت چنین وانمود کند که ریشه عمده مشکلات، ناکارآمدی و فساد برآمده از دولت آقای روحانی است. صراحت لهجه آقای زاکانی باعث شد که سویه حملات آقای همتی، از آقای زاکانی به سمت سایرین متمرکز شود. از طرف دیگر البته حملات صریح ایشان علیه آقای همتی باعث شد که آقای همتی به عنوان یک قطب مهم در انتخابات بروز کند. با این وجود آقای زاکانی نیز مانند سایر نامزدها چندان در ارائه تصویر یک نامزد اقتصادی، موفق ظاهر نشد.