آرمان ملی/متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و بازنشر آن در کم خبر به معنای تاییدش نیست
گفت وگوی علیرضا پورحسین با دیاکو حسینی/ بیش از دو ماه از روی کارآمدن دولت سیزدهم در ایران میگذرد و برخلاف انتظارات، ایران هنوز به مذاکرات احیای برجام در وین بازنگشته و همین امر سوالات زیادی را در اذهان عمومی ایجاد کرده است. تاکید چند باره مسئولان ایران بر بازگشت به پای میز مذاکرات سبب شد تا این نظریه که ایران دیگر مذاکره نخواهد کرد، از بین برود و این مساله مطرح شود که ایران قصد دارد با اندکی تغییر نسبت به ماههای گذشته به مذاکرات احیای برجام بازگردد. در ورای این مساله، سوال اصلی که شاید هم اکنون مطرح شود، این است که آیا گذر روزها به نفع ایران است و یا میتواند به ضرر کشور تمام شود. مسالهای که با نگاه به جامعه میتوان دریافت که حداقل مردم از تاخیر در رفع تحریمها به شدت متضرر میشوند و هر روز زندگی کردن برای آنها سختتر میشود. سختیای که گریبان ایران را در سایر عرصهها نیز گرفته و برخی دشمنان ایران تصور میکنند به علت ایجاد این تنگنا میتوانند در عرصه ژئوپلیتیک نیز برای ایران محدودیتهای بیشتری ایجاد کنند و به همین علت شاهد هستیم که مناقشات در جنوب، شرق و شمال کشورمان آغاز میشود. در راستای بررسی این مساله «آرمان ملی» گفتوگویی با دیاکو حسینی، تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی داشته است که در ادامه می خوانید.
گذر زمان و عدم بازگشت ایران به مذاکرات احیای برجام، به نفع کشور است یا میتواند منجر به اتفاقات ناخوشایندی شود؟ایران تا به امروز به این علت به مذاکرات احیای برجام بازنگشته است که در وهله اول انتخابات برگزار شده و دولت تغییر کرده است. در وهله بعد در شیوه مذاکرات و درخصوص برخی بندها نیز به نظر میرسد که دولت سیزدهم و دستگاه دیپلماسی قصد دارد تغییرات جزئی بهوجود آورد که این نیز زمان خاص خود را نیاز دارد. همین امر که تیم جدید مذاکرهکننده از روند 6 دور گذشته مذاکرات احیای برجام نیز مطلع شود، خود زمان زیادی نیاز دارد. آنچه تا به امروز رقم خورده، کاملا طبیعی است و ایران مشخصا عامدانه وقتکشی نمیکند. اینکه بعضیها بر این باور هستند که ایران بهدنبال پیشرفتهای بیشتر هستهای است و به همین علت به مذاکرات احیای برجام، بازنمیگردد، نمیتواند صحت داشته باشد. ایران از این طریق نمیخواهد اهرمهای چانهزنی بیشتری به دست آورد و صرفا در حال طی کردن روند معمول است. دولت در حال مرور جزئیات مذاکرات گذشته است و قصد دارد تا مذاکرات را به شکلی درآورد که متناسب با رویکرد دولت سیزدهم است. احتمالا تغییرات در رویه مذاکرات را در دور هفتم مذاکرات احیای برجام به وضوح میتوان مشاهده کرد. بهرغم اینکه سایر کشورها عجله دارند که هر چه سریعتر مذاکرات آغاز شود، به نظر میرسد ایران نباید تحتتاثیر قرار گیرد و باید طبق اصول به روند دیپلماتیک خود ادامه دهد. تنشهای اخیر در اطراف مرزهای ایران، برای اعمال فشار به ایران در راستای بازگشت به میز مذاکرات است؟اگر روند بازگشت به مذاکرات طولانی شود میتواند منجر به افزایش فشار علیه ایران شود. امروز نیز شاهد هستیم که میان غربیها اتفاقنظر و اتحاد علیه ایران و برنامه هستهایاش به وجود آمده است. این روند اگر تداوم یابد، مواضع 1+4 را به مواضع آمریکا نزدیک میکند و بر ایران فشار بیشتری وارد خواهند کرد. در آینده ممکن است این اتفاق رخ دهد و برای اجتناب از این مساله، مسئولان ایرانی باید مکررا علت تاخیر در ورود به مذاکرات را به طرفهای غربی بگویند تا سوءتفاهم ایجاد نشود. باید ایران شفاف عمل کند و به صراحت بگوید که نیت دیگری ندارد تا فشار علیه ایران بیشتر نشود. دیپلماسی عمومی ما باید به این مساله توجه کند. در همین راستا بعید به نظر میرسد که آمریکا با هدف بازگرداندن ایران به میز مذاکره تنش برای مثال در قفقاز ایجاد کرده باشد. ایران تنشهای مختلفی با همسایگان دارد که برخی از آنها فارغ از مساله آمریکاست و در بزنگاههای خاصی، تشدید میشوند. تنشهای مرزی قفقاز نیز یکی از این مسائل است. آغاز نکردن مذاکرات مشخصا نظرات کشورهایی را که امروز درخصوص ایران اختلافنظر دارند، به یکدیگر نزدیکتر میکند و این کار را برای ایران سخت میکند. بیش از دو ماه از آغاز به کار دولت سیزدهم میگذرد، آیا دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی مسیر درستی را طی میکند؟ سیاست خارجی دولت سیزدهم پس از 6 ماه نمایان میشود زیرا هنوز به نظر میرسد افراد موردنظر خود را در مناصب دستگاه دیپلماسی به صورت کامل تعیین نکرده است. تا به امروز مواضع دولت سیزدهم درخصوص سیاست خارجی صرفا در سخنرانیها شنیده شده و اطلاعات دیگری وجود ندارد و همین امر نشان میدهد که دولت به زمان بیشتری نیاز دارد. در مجموع باید دیپلماسی عمومی دولت سیزدهم فعالتر باشد و مواضع شفافتری را اتخاذ کنند. دولت سیزدهم باید با اطلاعرسانی، افکار عمومی را درخصوص اقداماتی که در عرصه سیاست خارجی انجام میدهد و ضرورت انجام این اقدامات، آگاه کند. دولت باید بدون ترس، از نقاط قوت دولت یازدهم و دوازدهم در عرصه سیاست خارجی بهره جوید و بهواسطه این اقدام میتواند ضعفهای گذشته را نیز کشف کند و آنها را اصلاح کند. در دولت گذشته، برخوردهای کشور در عرصه دیپلماسی عمومی بسیار حرفهای بود و دولت سیزدهم میتواند از این عرصه بهره گیرد. مقوله دیپلماسی منطقهای و در اولویت قرار گرفتن آن از سوی دولت جدید هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد. دولت سیزدهم باید به صورت شفاف اعلام کند که به چه شکلی میخواهد روابط خود را با کشورهای همسایه بهبود بخشد. امروز دولت میتواند با اتکا به مکانیزمهای خاص و انتشار اسناد راهبردی، ابعاد مبهم سیاست خارجی را شفاف کند و مردم را در جریان آنها قرار دهد تا امور تسهیل شود و به راحتی بتوان تصمیمگیری کرد.