موج افسردگی در زنان ایرانی
موج افسردگی در زنان ایرانی

موج افسردگی در زنان ایرانی

هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در کم خبر به معنای تاییدش نیست

بررسی علل افزایش افسردگی زنان با کارشناسانشادی مکی| شیوع دو برابری ابتلا به افسردگی در میان زنان ایرانی نسبت به مردان، مسئله‌ای است که روز گذشته در کنگره روانپزشکان ایران مطرح شد. کارشناسان در گفت‌وگو با هم‌میهن رواج نگاه جنسی و جنسیتی نسبت به زنان در کشور و فشار به زنان از سوی ساختار سیاسی را از جمله عوامل شیوع بیشتر این بیماری در میان زنان ایرانی می‌دانند.آمار ابتلای زنان به افسردگی در جامعه ایرانی درحالی دو برابر مردان اعلام شده است که بنا به گفته علی ناظری، دبیر سی‌ونهمین کنگره روانپزشکان ایران، براساس آمار جهانی ابتلا به بیماری افسردگی در هر۱۰۰هزار نفر از جمعیت مردان بیش از ۳۵۰۰ ابتلا و در جمعیت زنان نزدیک به ۵۰۰۰ مورد است. این متخصص روانپزشکی همچنین ضمن اشاره به افزایش آمار افسردگی طی دهه‌های گذشته گفت: «در مقایسه استانی به‌عمل آمده، تهران با بیشترین تعداد ابتلا در صدر استان‌های کشور قرار می‌گیرد و در مقابل، استان‌های گیلان و یزد نسبت به سایر استان‌ها از وضعیت مطلوب‌تری برخوردارند.» به گفته ناظری، نقص در حافظه و تمرکز، اضطراب، تحریک‌پذیری و کاهش آستانه خشم، پرخاشگری، خستگی مداوم، بی‌میلی به فعالیت‌های لذت‌بخش، عذاب وجدان، دردهای جسمانی بدون منشأ، افکار منفی و حتی خودکشی از علائم بیماری افسردگی هستند که درصورت شیوع بالا در جامعه می‌تواند آسیب‌هایی به مراتب سنگین‌تر به بدنه جامعه وارد کند.در سال 1400 بهزاد وحیدنیا، مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور از افزایش 16 درصدی افسردگی و اضطراب در دوران کرونا خبر داده بود. همان زمان علی اسدی، معاون وقت دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت و شیوع اختلالات روانپزشکی در کشور نیز تاکید کرده بود:«براساس پیمایش‌های ملی شیوع اختلالات روانپزشکی در کشور بالای ۲۳ درصد است و بالاترین اختلال روانپزشکی در کشور نیز اختلال افسردگی است.» او گفته بود:«میزان شیوع اختلالات افسردگی به تنهایی 7/12 درصد است.»همانطور که گفته شد یکی از عوارض ابتلا به افسردگی، اقدام به خودکشی است. در سال جاری روزنامه اعتماد براساس آمار رسمی منتشرشده در نیروی انتظامی نوشت:«در فاصله سال‌های 1395 تا 1399؛ هر سال به‌طور متوسط 4 هزار و 183 نفر در ایران به دلیل خودکشی جان‌شان را از دست داده‌اند. با این حساب نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی 5/1 مورد به ازای هر 100 هزار نفر جمعیت است. همچنین براساس گزارش شاخص‌های عدالت اجتماعی طی 10سال، بیش از 40 هزار مرگ ناشی از خودکشی توسط نیروی انتظامی ثبت و ضبط شده است. این رقم بیش از دوبرابر کل آمار قتل در دهه 1390 است که کمتر از 20 هزار نفر گزارش شده است. نگاهی به آمار و ارقام اعلام‌شده در خصوص افسردگی در میان ایرانیان و دو برابر بودن میزان ابتلا به این بیماری در میان زنان نسبت به مردان این سوال را ایجاد می‌کند که به چه علت در جامعه‌ای درگیر با انواع مشکلات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی که همه شهروندان را به خود مشغول کرده است اما زنان بیش از مردان به افسردگی دچار می‌شوند. آیا صرف ویژگی‌های ذهنی و جسمی برای ابتلای بیشتر به این بیماری کافی است یا رفتارهای ابرازشده از سوی ساختار حاکم،‌ تهدید مداوم زنان از تریبون‌های مختلف به دلایل فرهنگی و اعتقادی و رفتارهای تحقیرآمیز نسبت به زنان طی دهه‌های گذشته تاکنون در این افزایش آمار تاثیرگذار بوده است؟نگاه جنسی و جنسیتی به زنان زمینه‌ساز ابتلا به افسردگیمحمدرضا ایمانی، روانشناس وجود نگاه جنسیتی و جنسی به زنان را مهم‌ترین عامل ابتلای آنها به افسردگی در جامعه ایرانی می‌داند؛‌ دو نگاهی که همچنان به صورت رنج‌آور در جامعه ما وجود دارد. او در این‌باره به هم‌میهن گفت: «مردان افسردگی‌ها و آشفتگی‌ها و اضطراب‌های متفاوتی نسبت به زنان دارند. این تفاوت‌ها به ساختار فیزیولوژی،‌ ارتباطات اجتماعی‌، سبک رفتاری‌ و الگوهای رفتاری موجود در جامعه بستگی دارد. زنان در جامعه ما با چالش‌های فراوانی مواجه هستند. بحران‌ها و ترس‌هایی که درون زنان جامعه ما وجود دارد درکنار هنجارها و محدودیت‌های اعمال‌شده بر زنان از سوی جامعه، ما را به این نتیجه می‌رساند که قاعدتاً علائم افسردگی باید در زنان وجود داشته باشد.» او ادامه داد:«اگرچه حضور در اجتماع برای زنان فضای جدید،‌ درآمد و پویایی ایجاد کرده است اما به همین میزان نیز چالش‌هایی برای آنها ایجاد شده است. ساختار فکری، ‌ذهنی و فیزیولوژی زنان برای برخی موضوعات ایجاد شده است. زنانه بودن و خصلت‌های آفرینندگی و خلق کردن در یک فضای پرمهر و محبت و به دور از چالش‌ها و هیاهوها باعث می‌شود که در صلح و آرامش نقش تربیتی ایفا کنند و نقش بزرگی در طول تاریخ داشته باشند. حالا زنان وارد عرصه اجتماع و محیط کار شده‌اند؛ اتفاقاتی در محیط پیرامون نسبت به زنان رخ می‌دهد و چالش‌های جدیدی را در ذهن آنها ایجاد می‌کند که به صورت خود به خود آنها را از بسیاری موارد برحذر می‌دارد یا تردیدها و محدودیت‌هایی برایشان ایجاد می‌کند. همه این موارد زمینه‌هایی از افسردگی را در زنان ایجاد می‌کند.» این روانشناس با بیان اینکه امروز تعداد زنانی که فعالیت‌های اجتماعی و روابط اجتماعی تقویت‌شده دارند و از فضاهای پرچالش خود را رها می‌کنند، ‌بسیار کم است، عنوان کرد:«اغلب مشاهده می‌کنیم وقتی زنان با بازخوردهای متفاوتی در جامعه مواجه می‌شوند سریعاً آشفته می‌شوند. این یکی از ویژگی‌های زنان است که مسائل را به دقت بررسی می‌کنند و به دنبال پاسخ برای آن هستند اما بسیاری از مواردی که با آن مواجه هستند‌، پاسخی ندارد. برای عبور از این بحران‌ها باید از روانشناس کمک گرفته شود. عرصه اجتماع برای حضور زنان باز شده است اما بازخوردهایی که درون جامعه و زندگی خود دریافت می‌‌کنند، متناسب با فعالیت‌هایشان نیست.» او تاکید کرد:«جامعه همچنان زنان را پس می‌زند و نگاه‌های سوگیرانه نسبت به آنها وجود دارد. همچنین زنان بعد از ورود به منزل فعالیت‌هایی می‌کنند که در کنار فعالیت‌های خارج از منزل فشار شدیدی را به آنها وارد می‌کند. یعنی نقش‌های متعددی را برعهده می‌گیرند که اداره همه این نقش‌ها باعث می‌شود که سهم کمتری را برای سلامت و روابط شخصی خود در نظر بگیرند. در چنین شرایطی زنان از زن بودن خود فاصله می‌گیرند که بسیار آ‌سیب‌زاست و باعث می‌شود از نقش مادر بودن،‌ همسر بودن و شغل خود رضایت نداشته باشند. این مسائل برای زنان نشخوار ذهنی ایجاد کرده و باعث می‌شود که برنجند،‌ خسته و دلواپس شده و به تدریج غمگین شوند. در چنین شرایطی به تاریکخانه ذهن خودشان پناه برده و علائم افسردگی در آنها نمایان می‌شود. این موارد البته در همه جای جهان وجود دارد.» این رفتارشناس درباره علل خاص ابتلای زنان به افسردگی در ایران بیان کرد:«اگرچه برخی مسائل بهتر شده است و زنان در فعالیت‌های اجتماعی کشور نقش پررنگی دارند اما نگاه جنسیتی همچنان در جامعه وجود دارد که بخشی از آن به خود زنان باز می‌گردد. بسیاری از زنان با تردید و ابهام به ماهیت خود نگاه می‌کنند و حتی ورود زنان به برخی حوزه‌ها را نپذیرفته‌اند.» او اضافه کرد:«نگاه جنسی نیز بسیار آزاردهنده است که مرتبط با الگوهای تربیتی کشور ماست. البته در این الگوهای تربیتی نیز نقش زنان پررنگ است. یعنی مادر که باید نگاه درست و صحیح را نسبت به زنان در فرزند خود ایجاد کند، با وجود آسیب‌هایی که دیده است اما همچنان در الگوی تربیتی خود نسبت به پسرش متفاوت با دختر خود ارتباط برقرار می‌کند. همچنان در بخش‌هایی از جامعه ما این نگاه وجود دارد که اگر زنی وارد یک مجموعه شود آسیب است. علت این نگاه چیست؟ چرا به‌عنوان یک فرصت به این موضوع نگاه نمی‌کنیم؟ یعنی افراد را براساس شایستگی‌های‌شان در جایگاه‌های درستی قرار بدهیم.» ایمانی با تاکید بر تقویت بافت جامعه با رویکرد صحیح نسبت به زنان،‌ بیان کرد:«اگر امروز در یک مجموعه‌ای مردان و زنان همکار باشند، ‌همچنان چالش‌هایی ایجاد می‌شود. به همین دلیل نگاه‌های جنسیتی از سوی زنان و مردان همچنان به جامعه آسیب زده و زمینه ابتلای زنان به افسردگی را فراهم می‌کند.»گرفتن حق انتخاب عامل زمینه‌ساز افسردگی افسر افشارنادری، جامعه‌شناس نیز معتقد است در کشوری که نابرابری جنسیتی در همه زمینه‌های اقتصادی،‌ اجتماعی،‌ سیاسی و فرهنگی به چشم می‌خورد، طبیعی است که نابرابری باعث محروم ماندن زنان از حق خود و رنج بردن آنها می‌شود. او به هم‌میهن تاکید کرد:«تبعیض باعث ایجاد افسردگی در همه افراد می‌شود. اما وقتی زمینه‌های ژنتیکی و معضلات دیگری مانند فرزندآوری‌‌، پرورش فرزند، محروم ماندن از خواسته‌ها نیز به آن اضافه شود،‌ می‌تواند در زنانی که زمینه ابتلا دارند، منجر به افسردگی شود.» او ادامه داد:«نابرابری همواره در جامعه ما بوده است و نمی‌توانیم بگوییم مسئله‌ای جدید است اما در گذشته این مسئله میان زنان پذیرفته شده بود و به آن تمکین می‌کردند. به همین دلیل هم کمتر از امروز افسردگی زنان به چشم می‌آمد اما امروز زنان در جامعه ما آگاه شده‌‌اند و می‌دانند که فرقی میان زنان و مردان به لحاظ اجتماعی وجود ندارد یا نباید وجود داشته باشد به همین دلیل هم احساس افسردگی خود را بیشتر نشان می‌دهند.» این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه شاید 30 سال پیش زنان پذیرفته بودند که به دلیل زن بودن مورد تبعیض در جامعه قرار بگیرند،‌ افزود:«اما امروز زنان نمی‌توانند این موضوع را بپذیرند. زنان به توانایی‌های خود آگاه شده‌‌اند و سوال می‌کنند که چرا باید در رتبه‌ای پایین‌تر از مردان قرار بگیرند وقتی می‌‌توانند به خوبیِ آنها یا بهتر از آنها فعالیت کنند. در مشاغل مختلف مانند خلبانی و قضاوت شاهد بوده‌ایم که زنان به خوبی از عهده کار برآمدند اما وقتی می‌بینند که در جامعه به صورت عمدی چنین جایگاه‌هایی را به آنها نمی‌دهند، افسردگی بیشتر خود را نشان می‌دهد.» او تاکید کرد:«این موضوع را نیز در نظر بگیرید که در گذشته زنان به این میزان مورد آزار و اذیت قرار نمی‌گرفتند و در کوچه و خیابان مورد تحقیر قرار نمی‌دادند. زنان در گذشته تا حدودی می‌توانستند آنگونه که می‌خواهند رفتار کنند. اما امروز زنان به صورت مداوم زیر ذره‌بین بوده و برای آنها در زمینه‌های مختلف تعیین‌تکلیف می‌شود. در واقع امروز زنان به صورت علنی مورد آزار قرار می‌گیرند. این مسئله امروز بیش از گذشته وجود دارد.» افشارنادری با اشاره به نقش ساختار سیاسی کشور در ابتلای دو برابری زنان به افسردگی نسبت به مردان،‌ گفت:«نقش ساختار سیاسی به عنوان تصمیم‌گیرنده مشخص است. این ساختار سیاسی است که مشخص می‌کند در جامعه چگونه با زنان رفتار شود،‌ آنها چه کارهایی می‌توانند انجام دهند مسئولان قدرت را در دست دارند اما به نگاه جنسیتی در جامعه دامن می‌زنند. اگر ساختار قدرت زنان را مورد تبعیض قرار نمی‌داد قطعاً برخی از مردم به خودی خود زنان را مورد آزار قرار نمی‌دادند. امروز مشاهده می‌کنید که ساختار اهانت به زنان را دامن می‌زند و نحوه رفتار زنان را رقم ‌می‌زند. قانون این اجازه را به شهروندان نمی‌دهد که به شهروندان دیگر بگویند چگونه رفتار کنید. اگر ساختار به گروهی از شهروندان قدرت انجام چنین رفتاری را نمی‌داد و به آنها اجازه نمی‌داد که به زنان بگویند که چگونه رفتار کنند، امروز چنین شرایطی وجود نداشت. همه در برابر قانون یکسان هستند.» او عنوان کرد:«استرس می‌تواند باعث افسردگی شود. وقتی که یک زن وارد جامعه می‌شود و مدام در استرس است که چه کسی او را آزار می‌دهد و مورد توهین قرار می‌دهد، وقتی زنان مشاهده می‌کنند که نمی‌توانند خودشان باشند و باید در قالب دیگری قرار بگیرند، باعث ایجاد افسردگی می‌شود. اینکه فرد حس می‌کند نمی‌تواند خودش باشد و باید جور دیگری باشد وگرنه مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد، باعث ایجاد استرس و افسردگی در زنان است.»  

بازار

همچنین ببینید

زمان احتمالی نتایج امتحانات پایه دوازدهم اعلام شد

زمان احتمالی نتایج امتحانات پایه دوازدهم اعلام شد

این احتمال وجود دارد که نتایج امتحانات نهایی پایه دوازدهم با قدری تأخیر و بعد از کنکور اعلام شود.