کم خبر/دل ز میان جان و دل قصد هوات میکندجان به امید وصل تو عزم وفات میکندگرچه ندید جان و دل از تو وفا به هیچ رویبر سر صد هزار غم یاد جفات میکندمینکند به صد قران ترک کلاهدار چرخآنچه میان عاشقان بند قبات میکندخسرو یک سواره را بر رخ نطع نیلگونلعل تو طرح مینهد روی تو مات میکندجان و دلم به دلبری زیر و زبر همی کنیوین تو نمیکنی بتا زلف دوتات میکندخود تو چه آفتی که چرخ از پی گوشمال منهر نفسی به داوری بر سر مات میکندگرچه فرید، از جفا مینکند سزای توخط تو خود به دست خود با تو سزات میکند
دیوان اشعارعطار نیشابوری